عصر اعتبار- مهمترین سیاستی که باید در شرایط تورمی در هر اقتصادی گرفته شود کاهش شکاف طبقاتی است. در کشورهایی که درگیر تورمهای بالا هستند بدون اصلاحات بنیادین این شکاف هر روز بیشتر میشود که متأسفانه آمارها هم نشان میدهد شکاف طبقاتی بهدلیل تورمی که در ایران طی سالهای اخیر داشتیم افزایش پیدا میکند، پس لازم است اصلاحات ساختاری و سیاستهای بنیادین را برای کاهش این شکاف طبقاتی درنظربگیریم.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از باشگاه خبرنگاران، وحید شقاقی شهری در ایران نوشت: آمار ضریب جینی اکنون به 0.42 رسیده است و سایر شاخصهای شکاف طبقاتی نیز تقریباً همین آمار را نشان میدهد که بیانگراین است، وضعیت مناسبی نداریم و باید به سمت کاهش شکاف طبقاتی برویم چون شکاف طبقاتی نارضایتیها را در جامعه افزایش میدهد. مواردی از اصلاحات ساختاری وجود دارد که اینها میتواند تا حدودی مانع شکاف طبقاتی شود. کشورهایی که درگیر تورم بالا هستند اگر اصلاحات ساختاری برای آنها صورت نگیرد شکاف طبقاتی آنها بیشتر میشود چون شکاف طبقاتی به نفع ثروتمندان و به ضرر فقرا است و در واقع تورم ثروت ثروتمندان را بیشتر و وضعیت معیشتی و درآمدی فقرا را بدتر میکند لذا در دیگر جاهای دنیا که دارای تورمهای بالا هستند برای کنترل شکاف طبقاتی نظام کلیدی خود را دستکاری کرده و اصلاحات اساسی انجام میدهند، نظامهایی چون نظام مالیاتی، نظام یارانهای و دیگری نظام بانکی است. نظام کلیدی در اقتصاد میتواند جلوی شکاف طبقاتی را در شرایط تورمی بگیرد، نظام مالیاتی با پایههای مالیاتی مثل مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه و این سه پایه مالیاتی میتواند به بازتوزیع ثروت کمک کند. در حوزه نظام یارانهای ما اکنون یارانههای بسیار زیادی را در اقتصاد ایران توزیع میکنیم ولی یارانهها به دهکهای کم درآمد اصابت نمیکند و دهک ثروتمند از یارانه پنهان 20 برابر دهک پایین جامعه بهرهمند هستند. اقتصاد ایران بیش از هزار هزار میلیارد تومان یارانه پنهان میدهد ولی عمده آن نصیب دهکهای ثروتمند میشود و آنها 20 برابر دهکهای ثروتمند از آن بهره میبرند و این نشان دهنده معیوب بودن نظام یارانهای در اقتصاد ایران است. دیگری نظام بانکی است و باید با هدایت تسهیلات به سمت کسب و کارهای خرد، متوسط و به سمت ارائه تسهیلات برای افزایش قدرت خرید مردم برویم. گزارش های منتشر شده نشان میدهد بهدلیل فساد و رانت عمدتاً تسهیلات نیز نصیب دهکهای پردرآمد میشود. این سه نظام اساسی در اقتصاد ایران در خدمت ثروتمندان است و در نظامی که دارای تورمهای بالاست قطعاً لازم است به نفع دهکهای کم درآمد اصلاح شود. بنابراین باید سریعاً نظام مالیاتی را اصلاح کنیم و مالیات بر ثروت و مالیات بر مجموعه درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه را تثبیت کنیم و اینها باید اجرایی شود. اگر این سه پایه مالیاتی تصویب و اجرایی شود یعنی ما از ثروتمندان مالیات میگیریم و به نفع دهکهای کم درآمد بازتوزیع می کنیم و این روال کار در تمام دنیا است بویژه در کشورهایی که تورمهای بالایی دارند نرخهای مالیاتی بیشتر میشود. این سه پایه مالیاتی در همه جای دنیا وجود دارد به غیر از کشور ما که تصویب نشده است. در کشور فرانسه مالیات بر ثروت وجود دارد و بین 0.5 تا 1.25 است و هر اندازه ثروت بیشتر شود نرخ مالیات بر ثروت نیز بیشتر میشود ولی در شرایط تورمی این نرخها را بیشتر میکنند تا بیشتر به بازتوزیع ثروت کمک کنند. باید در ایران در نظام یارانهای اصلاحات اساسی صورت بگیرد چون کاملاً در خدمت ثروتمندان است. هر کسی خودروهای بیشتر، خانههای بزرگتر و مصرف انرژی بیشتر دارد بیشتر از این یارانهها بهرهمند میشود در حالی که مفهوم یارانه کمک به دهکهای کم درآمد است نه حمایت از ثروتمندان. اقتصاد ایران معیوب است و بد کار میکند و نیاز به اصلاحات اساسی دارد. نظام بانکی یکی از رسالتهای خود را بهعنوان حمایت از نیازمندان، دهکهای کم درآمد، کسب و کارهای خرد و متوسط تعریف کند و به سمت حمایت از کسب و کارهای خرد برود. خیلی از مشاغل خرد را با تسهیلات اندک نیز میتوان ایجاد کرد. اگر کلمه تولید را درست تعریف کنیم یعنی زنجیره تولید از کسب و کارهای خرد و متوسط به سمت کسب و کارهای خیلی بزرگ میشود خیلی از کسب و کارهای خرد را با اندک تسهیلات ایجاد کرد به شرط آنکه بتوانیم زنجیره تولید را به هم متصل کنیم. در بحث حمایت از بنگاههای زودبازده تسهیلات خرد به مردم ارائه می شد و ایراد کار اینجا بود که چون زنجیره تولید بین بنگاههای کوچک، متوسط و بزرگ تعریف نشده بود تسهیلات داده شده عمدتاً منحرف میشد و به نیاز پاسخ نمی داد. پس باید زنجیره تولید تعریف شود. در اقتصاد ایران زنجیره تولید بین بنگاههای خرد و متوسط تعریف نشده است و چون تعریف نشده بود بنگاههای زودبازده و تسهیلات خرد نیز به نتیجه نرسید. برای کاهش شکاف طبقاتی که اکنون وضعیت بدی درجامعه پیدا کرده است نیازمند اصلاحات اساسی در هر سه نظام مالیاتی، یارانهای و بانکی هستیم ولی اگر با برنامه در اینها اصلاحات اساسی صورت گیرد میتوانیم بخشی از این شکاف طبقاتی که اکنون جامعه را آزار میدهد، مهار کنیم.