عصر اعتبار- بخش قابل توجهی از افراد جامعه با توجه به نوسانات درآمدی که مواجه هستند برای تامین نیازهای مصرفی خود تمایل بسیاری به استفاده از تسهیلات خرد دارند. به همین منظور میتوان گفت کارتهای اعتباری ۱۰، ۳۰ و ۵۰ میلیون تومانی که از اول مهرماه پرداخت آنها از سوی بانک مرکزی به بانکها ابلاغ شده است، صرفا ابزاری برای دسترسی آسان افراد جامعه به اعتبارات خرد بوده و به نوعی این کارتها توانسته است روند اعطای تسهیلات را سهلتر کند و هیچ کاربرد دیگری ندارد و نمیتواند اهدافی را که دولت برای خروج از رکود اعلام کرده است، تحقق بخشد.
به گزارش پایگاه خبری«عصر اعتبار»، نباید این تصور به وجود آید که دولت به دنبال حمایت از تولید و مصرفکننده بوده و یا هدف خاصی را از طراحی کارتهای اعتباری دنبال میکند. به طور یقین هدف از اعطای این کارتها خلایی بود که در بازار پولی برای پرداخت تسهیلات خرد احساس میشد. در گذشته برای دسترسی به این نوع اعتبارات افراد جامعه باید یک سیکل پیچیده بوروکراسی را طی میکردند و این موضوع باعث شده بود تا مشکلاتی به وجود آید و شاهد ایجاد فاکتورهای صوری باشیم و برهمین اساس بانک مرکزی برای صرفه جویی در وقت و کاهش بوروکراسی اداری به بانکها این اختیار را داده است تا با توجه به اعتبار مشتریان خود برمبنای روال گذشته یعنی شرایطی که برخی را از طریق دریافت وثیقه، ضامن و کسر از حقوق این تسهیلات را در اختیار مشتریان از طریق کارتهای اعتباری قرار دهند. اینکه تصور شود این کارتها بتوانند دسترسی اقشار کم درآمد را به منابع بانکی افزایش دهد به طور یقین این اتفاق نخواهد افتاد.
باید به این نکته اشاره کرد، در حال حاضر معوقات بانکی به قدری بالا است که اگر به لحاظ حسابداری و صورتهای مالی بانکها درست منعکس شود، بسیاری از بانکهای کشور وضعیت ورشکسته دارند و عملا باید از فعالیت خارج یا ادغام شوند و اتفاقات پیچیدهای که میتواند بازار پولی را به شدت مختل کند بنابراین در حال حاضر در این شرایط منابعی وجود ندارد. از سوی دیگر نقدینگی در اقتصاد کشور بالا است و اخیرا در گزارش بانک مرکزی درباره تورم نقطه به نقطه رشد نقدینگی را شاهد بودهایم؛ بنابراین هیچ نوع ابزاری در حال حاضر در سیستم پولی کشور وجود ندارد که بتواند پایه پولی را تقویت کند و از آن مسیر شاهد رشد نقدینگی یا تورم بود و به طور یقین اگر دولت طرحهای حمایتی در قالب انتقالات نقدی را بخواهد اجرا کند، سیستم اعتبارات خرد و کارت اعتباری برای این موضوع مناسب نیست. میتوان طرح کارتهای اعتباری را فقط نوعی ساماندهی قلمداد کرد که میتواند دسترسی به تسهیلات خرد را سهلتر و آسانتر کند.
معایب طرح
باید توجه داشت هر طرحی که به اجرا گذاشته میشود، معایب خود را نیز دارد. به نظر میرسد در بحث اعتبارات خرد، مطالعات صورت گرفته کامل نیست. چرا که هر طرحی که بخواهد در حوزه نظام بانکی و پولی اجرایی شود، تمامی جوانب آن باید در سایر حوزهها نیز مورد بررسی قرارگیرد تا دیده شود که آیا واقعا میتوان یک مشکلی را حل کرد؟ آیا امکان اضافه شدن مشکلات دیگر وجود دارد؟ آیا به اندازه کافی دستگاه نظارتی و بانک مرکزی قدرت و توان نظارتی برای اینکه این اعتبارات برای خرید کالا استفاده شود و نقد نشود و در سایر امور مورد استفاده قرارنگیرد، دارند؟
از دیگر ایرادهای این طرح سود بالای 18 درصدی که به آن تعلق گرفته است. اگر درنظر بگیرم که در کشور تورم یک رقمی داریم، این سود 8 درصد بالاتر از نرخ تورم کشور است. چون این احتمال وجود دارد که تقاضا برای دریافت کارتهای اعتباری افزایش یابد و اگر مشکلات مربوط به بازپرداخت بدهیها را نیز اضافه کنیم، به طور یقین این طرح از حالت بهینه خارج میشود.
آینده طرح در گرو استقبال از کارتها
به نظر میآید در شرایط حال حاضر کشور طرح کارتهای اعتباری تنها به عنوان یک تسهیل گر دسترسی به اعتبارات خرد در جامعه مطرح است. اما اگر بخواهیم آینده آن را پیشبینی کنیم، چون این طرح در ابتدای راه است باید منتظر ماند و دید تقاضا در چه سطحی است. هرچند با توجه به نرخ سود بالایی که برای این کارتها در نظر گرفته شده است، به نظر نمیرسد شاهد تقاضای بالا برای دریافت این کارتها باشیم.
تحقق اهداف دولت در هالهای از ابهام
باید به این نکته اشاره کرد، در کشورهای دنیا تعداد کارتهای اعتباری بیشتر از کارتهای نقدی است اما این روند در ایران معکوس است به طوری که براساس آمارهای رسمی نزدیک به 220 میلیون کارت اعتباری در کشور وجود دارد که بالای 99 درصد آن را کارتهای نقدی تشکیل میدهد. بنابراین مشتریان بانکها انتظار دارند مانند مشتریان سایر کشورها کارتهای اعتباری دریافت کنند و بتوانند نیازهای مقطعی خود را پوشش دهند. هرچند اقدام مثبت دولت و بانک مرکزی را نباید نادیده گرفت و با توجه به اینکه از اهداف مهم این طرح ایجاد تحرک در بازار و خالی کردن انبارهای تولدات داخلی است اما انتظار این بود که حداقل سود در نظر گرفته میشد و به طور یقین با نرخ سود 18 درصد دولت نباید در انتظار تحقق اهداف مورد نظر خود باشد.
دستاوردهای طرح
در کنار معایبی که هر طرح میتواند داشته باشد، محاسنی نیز نمایان میشود که نمیتوان دستاوردهای طرح کارتهای اعتباری را نادیده گرفت؛ این طرح میتواند بخشی از مشکلات متقاضیان دریافت تسهیلات خرد را مرتفع کند از جمله اینکه اولا هزینههای تامین ارتباطات خرد را پایین میآورد. ثانیا دست افراد متقاضی دریافت تسهیلات در انتخابهای خود برای استفاده از منابع خرد را آزادتر میگذارد.
موفقیت کارتها در اقتصادهای سالم
کارتهای اعتباری زنجیرهای است کلان از یک زنجیره ارزش افزوده در اقتصاد، وقتی که در کشور شاهد ناپایداری درآمدها، نبود ثبات کامل در اقتصاد، ابهام در آینده سرمایهگذاریها و سایر موارد هستیم، به طور یقین این موانع و مشکلات باعث خواهد شد درآمد مشتریان در سیستم بانکی و ابزارهای مورد نیاز سیستمهای اعتبارسنجی با اخلال مواجه شود؛ یعنی افرادی هستند که در کار خود به عنوان کارآفرین موفق بودند اما فشارهای بیرونی آن قدر زیاد بوده که ورشکسته شدهاند. اما در اقتصادهای سالم و پوپا که در حال رشد مستمر هستند، کارآفرینان و افرادی که فعالیت اقتصادی میکنند روز به روز از فرصتهای جدید استفاده میکنند و به مرحله رشد و توسعه میرسند و همین امر اعتبار آنها را در سیستم بانکی را افزایش داده و دسترسیشان را به منابع سرمایهای سهلتر میکند. اما متاسفانه در ایران به قدری عوامل برون زا خارج از تصمیمات افراد وجود دارد که بسیاری از کسب و کارها را مختل کرده و در این میان نه افراد میتوانند در این امر تاثیرگذار باشند و نه بانکها میتوانند خارج از آن چارچوبها به دلیل ریسکهای متعددی که برای آنها وجود دارد، دسترسی به منابع داشته باشند. به نظر میآید اگر سایر مولفههای این زنجیره ارزش در کل اقتصاد درست عمل کند، میتوان امیدوار بود که کارت اعتباری نیز موفق شود. در غیر اینصورت نمیتوان شاهد موفقیت اینگونه طرحها بود و اگر هم موفقیتی حاصل شود، این موفقیت در سطح اقتصاد کشورهای پیشرفته دنیا نخواهد بود که اقتصادهای سالم و پویایی دارند.
صابرشیبانی اقتصاددان