عصر بازار

الگوی پس‌انداز ایرانی مشابه الگوی چینی است و نه آمریکایی؛

ثروت جهان در کجا جمع شده است؟

عصر اعتبار- الگوی پس‌انداز شهروندان هر کشور نکات مهمی را در مورد اقتصاد کلان آن کشور نمایان می‌کند. به این ترتیب، ایرانی‌ها، آمریکایی‌ها و چینی‌ها اساسا با هم متفاوت‌اند.

ثروت جهان در کجا جمع شده است؟
نسخه قابل چاپ
دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۸:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصراعتبار» به نقل از تجارت نیوز ،آنها که طرفدار پر و پا قرص سینمای آمریکا هستند احتمالا می‌توانند با شواهدی از فیلم‌های هالیوودی به شما نشان بدهند که شهروندان آمریکایی تا چه اندازه مصرف‌گرا هستند: فروشگاه‌های زنجیره‌ای حتی در شهرهای کوچک هم به چشم می‌خورند، دور‌ریز گسترده غذا امری عادی است، بسیاری افراد بیش از یک اتومبیل دارند، کسی پول پس‌انداز نمی‌کند، همه با کارت اعتباری‌شان خرید می‌کنند و… .

    نقطه مقابل آمریکایی‌ها چینی‌ها هستند: فرهنگ مالی و اقتصادی چینی‌ها به گونه‌ای است که آنها امروز بزرگ‌ترین وام‌دهندگان جهان و در واقع بزرگ‌ترین ذخیره‌کنندگان پول در جهان‌اند. آنها آن قدر پول در بانک‌های‌شان ذخیره کرده‌اند که حالا جاه‌طلبانه‌ترین طرح‌های اقتصادی جهان را در سر می‌پرورانند.

    چینی‌ها می‌خواهند با سرمایه‌گذاری حدودا 900 میلیارد دلاری، جاده تاریخی ابریشم را احیا کنند. این جاده، مسیر تجاری چین به اروپا (و بالعکس) بوده است و سهم بزرگی در شکل دادن به جهان امروزی ما داشته است. چینی‌ها قرار است بخش بزرگی از این طرح، موسوم به «یک کمربند، یک جاده» را با استفاده از منابع بانک «سرمایه‌گذاری زیربنایی آسیایی» (Asian Infrastructure Investment Bank) تامین کنند.

    در واقع، چینی‌ها پول‌های‌شان را جمع کرده‌اند و با این پول کارهای بزرگ می‌کنند و این در حالی است که آمریکایی‌ها معتقداند باید بیشتر و بیشتر خرج کرد. این تفاوت در رویکرد از کجا شکل می‌گیرد و چطور می‌توان آن را ردیابی کرد؟ پاسخ در «الگوی پس‌انداز» شهروندان چینی و آمریکایی نهفته است.

    همه پول‌های جهان اینجا است

    بزرگ‌ترین ذخایر بانکی جهان در کدام کشورها قرار دارد؟ اگر پاسخ این پرسش را پیدا کنیم، می‌توانیم به الگوی پس‌انداز شهروندان این کشورها هم دست پیدا کنیم. رتبه‌بندی بانک‌های برتر جهان که توسط موسسهS&P Global در سال 2017 منتشر شده، نشان می‌دهد از 100 بانک برترِ جهان، 18 بانک در چین واقع شده‌اند. سهم ایالات متحده آمریکا 12 بانک است. ژاپن با 8 بانک و بریتانیا و فرانسه، هر یک با 6 بانک در رتبه‌های بعدی قرار دارند. معیار این بررسی هم دارایی‌های بانک ها بوده است.

    چهار بانک بزرگ جهان، یعنی «بانک صنعتی و تجاری چین»، «بانک سازندگی چین»، «بانک کشاورزی چین» و «بانک چین»، در مجموع حدود 12 تریلیون دلار دارایی دارند. برای آنکه تقریبی از اندازه این عدد به دست داده باشیم، توجه شما را به گفته‌های ، قائم‌مقام بانک مرکزی جلب می‌کنیم. اکبر کمیجانی در فروردین‌ماه امسال ارزش سپرده‌ها و تسهیلات 35 بانک و موسسات اعتباری ایران را 609 میلیارد دلار اعلام کرد.

    رتبه‌بندی بانک‌های برتر جهان که توسط موسسهS&P Global در سال 2017 منتشر شده، نشان می‌دهد از 100 بانک برترِ جهان، 18 بانک در چین واقع شده‌اند.

    بر این اساس، مجموع سپرده‌ها و تسهیلات این بانک‌ها و موسسات اعتباری فعال، به ترتیب به رقم حدود 364 و 245 میلیارد دلار در ماه فوریه سال 2017 بالغ شده است. این یعنی چهار بانک نخست در فهرست بزرگ‌ترین بانک‌های چین، بر روی هم حدود 19٫7 برابر تمام بانک‌های ایرانی دارایی دارند!

    بالاشهری‌هایِ جهان

    اقتصاد چین و آمریکا بر روی هم آن قدر بزرگ است که حتی هر تغییری در روابط اقتصادی و تجاری در درونِ این کشورها می‌تواند به سرعت جهانی شود و به دیگر کشورهای جهان هم سرایت کند. به عنوان مثال، بحران اقتصاد جهانی که در فاصله سال‌های 2007 تا 2008 میلادی آغاز شد و تقریبا تمامی کشورها (و از جمله ایران) را تحت تاثیر قرار داد، از به هم خوردن بازار مسکن در ایالات متحده آمریکا آغاز شد.

    چین و آمریکا بر روی هم حدود 35 درصد از ثروت جهان را در اختیار دارند و اگر ژاپن را هم به این فهرست اضافه کنیم، حدود 45 درصد از ثروت جهان میان شهروندان این سه کشور تقسیم خواهد شد.

    به همین ترتیب، تغییر در دورنمایِ رشد اقتصادی چین هم می‌تواند کل رشد اقتصادی را در جهان از خود متاثر کند. اتفاق معمولِ دیگری در این رابطه که اتفاقا برای ایران اهمیت فراوان دارد، کاهش تقاضا برای نفت در جهان و در نتیجه افت قیمت آن است که با کاهش رشد اقتصادی در چین نسبت مستقیم دارد: رشد اقتصادی در چین یک درصد کم می‌شود، قیمت نفت کاهش می‌یابد و در نتیجه درآمد ایران به شکل قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند!

    چین و آمریکا بر روی هم حدود 35 درصد از ثروت جهان را در اختیار دارند و اگر ژاپن را هم به این فهرست اضافه کنیم، حدود 45 درصد از ثروت جهان میان شهروندان این سه کشور تقسیم خواهد شد. دست‌کم در مورد آمریکا و ژاپن، میزان انباشت ثروت با جمعیت هم تناسبی ندارد و این در حالی است که ایران، با دارا بودن حدود 1٫1 درصد از جمعیت جهان، کمتر از یک درصد از ثروت جهان را در اختیار دارد.

    چرا همه راه‌ها به «آمریکا» ختم می‌شود؟

    ثروتمندترین کشورهای جهان اما فارغ از مبادلات تجاری، مراودات دیگری هم با یکدیگر دارند. ژاپنی‌ها در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 میلادی، به سرمایه‌گذاری در بازار املاک آمریکا روی آوردند و آن قدر سرمایه در این بازار پمپاژ کردند که بازار ملک در آمریکا در آستانه حبابی شدن قرار گرفت.

    چین اما با خرید اوراق قرضه دولتی آمریکا در این کشور سرمایه‌گذاری کرده و سرنوشت آمریکا را به سرنوشت خود گرده زده است. در ماه مارس سال 2016، چین میزان دارایی‌های خود در قالب اوراق قرضه دولتی آمریکا را باز هم افزایش داد و به 1.09 تریلیون دلار رساند، واقعیتی که باعث شده تا برخی مطبوعات آمریکا بگویند چینی‌ها حق‌السکوتی یک تریلیون دلاری به کاخ سفید داده‌اند تا سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود را پیش بگیرند.

    ژاپنی‌ها در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 میلادی، به سرمایه‌گذاری در بازار املاک آمریکا روی آوردند و آن قدر سرمایه در این بازار پمپاژ کردند که بازار ملک در آمریکا در آستانه حبابی شدن قرار گرفت.

    سعودی‌ها هم در این زمینه ید طولایی دارند و تا به حال میلیاردها دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده‌اند. (بنا به یکی از برآوردها، عربستان سعودی تا به امروز حدود 750 میلیارد دلار اوراق قرضه دولتی آمریکا را خریداری کرده است.) این هم یکی از دلایل عدم پیگیریِ اتهام دست داشتن سعودی‌ها در حادثه 11 سپتامبر از سوی آمریکایی‌ها است که امروز هم موضوعِ داغ محافل سیاسی در آمریکا است: شما نمی‌توانید بزرگ‌ترین رفقای‌تان را دادگاهی کنید!

    چین جمع می‌کند، آمریکا خرج می‌کند

    اما چه چیزی باعث می‌شود چینی‌ها، ژاپنی‌ها و سعودی‌ها در آمریکا سرمایه‌گذاری کنند و نه برعکس؟ توضیح این موضوع احتمالا بسیار دشوار است و بیش از یک علت دارد. با این همه، یک توضیح صرفا اقتصادی که از قضا اقتصاددانان رفتاری هم بر سر آن توافق دارند، به الگوی پس‌انداز در این کشورها بر می‌گردد.

    ژاپنی‌ها به صورت فرهنگی مردمانی بی‌اندازه صرفه‌جو هستند و از نظر اقتصادی هم محافظه‌کار‌اند. ضربه مهلکِ جنگ جهانی دوم هم آنها را تقریبا به زانو درآورد و نسل‌هایی که پس از جنگِ بزرگ به عرصه زندگی پا گذاشتند، چاره‌ای جز زندگیِ همراه با صرفه‌جویی و پس‌انداز نداشتند.

    آمریکایی‌ با حدود 18 تریلیون دلار بدهی خارجی، بدهکارترین کشور در جهان است

    چینی‌ها هم همین فرهنگ صرفه‌جویی اقتصادی را دارند و در مقابل، آمریکایی‌ها، در چارچوب اقتصادی زندگی می‌کنند که با خرج کردنِ بیشتر و بیشتر عجین است. اینکه عمده آمریکایی‌ها بیش از یک کارت اعتباری دارند، نشانه‌ای از همین موضوع است، چرا که بنا به ساز و کارِ کارت اعتباری، شما «باید» خرج کنید و بعدها قرض‌تان را پس بدهید.

    آمریکایی‌های طبقه متوسط، تقریبا تمام درآمدشان را هزینه می‌کنند، چرا که نرخ بهره بانک‌ها پایین است، بازاری با سوددهی حبابی (مانند بازار مسکن در ایران) وجود ندارد و کلیت اقتصاد هم از شما می‌خواهد خرج کنید و بیشتر خرج کنید!

    شبکه CNN در گزارشی که در سال 2008 میلادی (مقارن با وقوع بحران در اقتصاد جهان) منتشر شده بود، داده‌هایی به دست داده بود مبنی بر اینکه آمریکایی‌ها در آن سال از پس‌اندازهای‌شان استفاده کرده‌اند (یا در واقع از توبره خورده‌اند)، حال آنکه شهروندان چینی دست کم 30 درصد از درآمدشان را پس‌انداز کرده‌اند.

    همین قِسم رفتارها را می‌توان در عملکرد اقتصادِ کلان کشورها هم دنبال کرد. «نسبت بدهیِ دولتی به تولید ناخالص داخلی» شاخص مناسبی است که نشان می‌دهد کدام کشورها بیش از آنکه پول داشته باشند، پول خرج کرده‌اند (تقریبا مشابه ساز و کار کارت‌های اعتباری، اما در مقیاسی کلان).

    نسبت بدهی ناخالص دولتی به تولید ناخالص داخلی در ایران حدود 10.7 درصد است و ایران از این نظر، یکی از کمترین بدهی‌های دولتی را در جهان دارد.

    بر این اساس، بدهکارترین کشورها اتفاقا همان ثروتمندترین کشورها هستند. به عنوان نمونه، نسبت بدهی ناخالص دولتی به تولید ناخالص داخلی در ژاپن، در سال 2016 میلادی به 237٫9 درصد رسید. این یعنی دولت ژاپن حدود 2٫37 برابر تولید ناخالص داخلی سالانه در این کشور، به بانک مرکزی آن بدهکار است. این نسبت در آمریکا هم بالاتر از 100 درصد است: بدهی ناخالص دولتی به تولید ناخالص داخلی در این کشور حدود 106 درصد است.
    این نسبت در ایران حدود 10.7 درصد است و ایران از این نظر، یکی از کمترین بدهی‌های دولتی را در جهان دارد.

    بدهی‌های آمریکا از 20 تریلیون دلار گذشت

    اما معنای این بدهی‌ها چیست؟ توضیح اینکه دولت‌ها در مواردی می‌توانند با چاپ پول، رکود اقتصادی را بشکنند، اما این تصمیم به منزله بدهی به بانک‌های مرکزی است. اقتصاد ژاپن به عنوان نمونه، بیش از یک دهه است که درگیر رکود است و به همین دلیل، خلق پول و افزایش بدهی‌های دولتی در این کشور، دور از انتظار نیست.

    فهرست بدهی خارجی کشورها و رتبه‌بندی آنها از این نظر اما عددهای بزرگ تری دارد که البته باز هم از همان منطقِ «امروز خرج کن و هیچ‌وقت پس نده» تبعیت می‌کند. منظور از بدهی‌های خارجی، آن دسته از بدهی‌ها هستند که منابع آنها از جایی به غیر از بانک مرکزی کشورها تامین می‌شود. تامین‌کننده این اعتبار (پولی که قرض داده می‌شود) می‌تواند یک کشور خارجی، یک بانک در یک کشور خارجی و یا حتی نهادی بین‌المللی، مانند صندوق بین‌المللی پول باشد.

    لوکزامبورگ حدود 3٫9 تریلیون دلار بدهی خارجی دارد و به با توجه به جمعیت 580 هزار نفری‌ این کشور، هر شهروند لوکزامبورگی حدود 26 میلیارد تومان به شهروندان سایر کشورها بدهکار است!

    قدرت‌های اقتصادی جهان باز هم بدهکارترین‌ها هستند: ایالات متحده آمریکا حدود 18٫2 تریلیون دلار بدهی خارجی دارد و از این نظر، بزرگ‌‍ترین بدهکار به کشورهای دیگر است. بریتانیا با حدود 7٫5 تریلیون دلار در جایگاه دوم است. فرانسه، آلمان و هلند در رتبه های سوم تا ششم هستند و رتبه هفتم البته پدیده این فهرست است: لوکزامبورگ. این کشور حدود 3٫9 تریلیون دلار بدهی خارجی دارد و به با توجه به جمعیت 580 هزار نفری‌اش، سرانه بدهی خارجی آن حدود 6٫7 میلیون دلار (حدود 26 میلیارد تومان!) است. این بدان معنی است که هر شهروند لوکزامبورگی حدود 26 میلیارد تومان به شهروندان سایر کشورها بدهکار است.

    چین رتبه چهاردهم این فهرست را اشغال کرده و 1٫4 تریلیون دلار بدهی خارجی دارد که برای کشوری با حدود 1٫3 میلیارد نفر جمعیت، رقم بزرگی نیست. ایران در جایگاه 116 قرار دارد و بدهی خارجی آن تنها 7 میلیارد دلار است. این هم البته عجیب نیست، چرا که رژیم شاهنشاهی اساسا در جایگاه قرض دادن بود و نه قرض گرفتن و اکنون هم به دلیل دهه‌ها تحریم اقتصادی، کسی رغبت ندارد به ایران وام بدهد.

    الگوی ایرانی، بانک‌های ایرانی

    اکنون حدود 609 میلیارد دلار پول در بانک‌ها و موسسات اعتباری ایرانی وجود دارد و البته با اجرای طرح کاهش نرخ سود سپرده‌های بانکی در کشور که همین اواخر آغاز شد، احتمالا بخشی از این سرمایه به سمت بازارهای جایگزین سوق داده می‌شود.

    با این همه، مقایسه ایران با کشورهای مشابه از نظر جمعیتی و حتی مشابه از نظر نرخ رشد اقتصادی و ابعاد اقتصاد، نشان می‌دهد نظام بانکداری در ایران خوب کار نمی‌کند. این پرسش اتفاقا پرسشی بسیار جدی است، چرا که دولتمردان و بسیاری از اقتصاددانانِ ایران همواره حبس شدن سرمایه شهروندان ایرانی در بانک‌ها را (که خود ناشی از نرخ بهره بالا بوده است) نکوهش می‌کرده‌اند. این در حالی است که ابعاد این پول حبس شده در نظام بانکی ایران، آن قدرها هم زیاد نیست و می‌شود پرسید صحبت از حبس شدن کدام سرمایه بوده است؟

    ما ایرانی‌ها به اندازه کافی ثروت تولید نمی‌کنیم و باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که تمامی مدعیات ما مبنی بر تولید و رشد اقتصادی، (با کمال احترام) چیزی به جز گزافه‌گویی نبوده است.

    از جهت مقایسه، کافی است به سخنان عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، استناد کنیم که چندی قبل گفته بود تنها حدود 250 میلیارد دلار سرمایه شهروندان ایرانی در قالب خانه‌های مسکونی خالی و بی متقاضی در کشور حبس شده است، این یعنی دست کم حدود 40 درصد از سرمایه شهروندان ایرانی در بانک‌ها، در خانه‌های خالی منجمد شده است. این در حالی است که خانه‌های خالی، بنا به آمار وزارت راه و شهرسازی، تنها حدود 12 درصد از تمامی بازار مسکن را در کشور تشکیل می‌دهند.

    پس‌انداز

    مجموع تمام سپرده‌های شهروندان ایرانی در بانک‌ها و موسسات اعتباری، به حدود 609 میلیارد دلار می‌رسد .

    الگوی پس‌انداز ایرانی هم چندان مشابهتی با الگوی مُصرفانه آمریکایی ندارد و به الگوی چینی نزدیک‌تر است. هر چند نگارنده پژوهشی سراغ ندارد که نشان‌دهنده الگوی پس‌انداز ایرانی‌ها باشد، بررسی اجمالی و عمومی نشان می‌دهد ایرانی‌ها از قضا تمایل زیادی به پس‌انداز دارند.

    برآوردها نشان می‌دهند چیزی حدود 18 میلیارد دلار طلا در خانه ایرانی‌ها وجود دارد که هر چند در مقایسه با طلای انبار شده در خانه شهروندان هندی و بنگلادشی قابل قیاس نیست، رقم کوچکی هم در اقتصاد ایران نیست.

    مشکل را احتمالا باید در جایی دیگر جست‌وجو کرد: ما ایرانی‌ها به اندازه کافی ثروت تولید نمی‌کنیم و باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که تمامی مدعیات ما مبنی بر تولید و رشد اقتصادی، (با کمال احترام) چیزی به جز گزافه‌گویی نبوده است.

    برچسب ها
    پورسعید خلیلی
    پربازدیدترین های ۲ روز گذشته
      پربازدیدترین های هفته
        دکه مطبوعات
        • بازار امروز ۳۹۹
        • بازار امروز ۳۹۰
        • بازار امروز ۳۸۸
        • ۱۵
        • اعتبار امروز
        • شماره ۸ اعتبار امروز
        • شماره ۷ اعتبار امروز
        • شماره ۶ اعتبار امروز
        • شماره پنجم
        آخرین بروزرسانی ۳ ماه پیش
        آرشیو