عصر اعتبار-در جهان امروز یکی از مشکلات اساسی بشر تأمین نیازهای غذایی است، به گونهای که امنیت غذایی به عنوان یکی از اهداف مهم در صدر برنامههای دولتها قرار دارد؛ بنابراین به منظور دستیابی به امنیت غذایی علاوه بر اتخاذ سیاستهای مطلوب و برخورداری از منابع کافی، باید تولید کشاورزی به گونهای باشد که تمامی نیازهای جامعه را برآورده کند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از عصر بازار، از سوی دیگر، تولید کشاورزی خود نیازمند دو گروه عوامل تولیدی است؛ در درجه نخست عوامل فیزیکی تولید مانند زمین، بذر، آب، نیروی کار و غیره که وجود آنها از نظر کمی و کیفی شرط لازم تولید است و در مرحله بعدی عوامل غیرفیزیکی تولید که ریشه در مدیریت و اقتصاد کشاورزی دارند. از این رو، با توجه به اهمیت و ضرورت مدیریت و اقتصاد کشاورزی، این عامل به عنوان شرط کافی تولید تلقی میشود؛ بنابراین به منظور تولید کشاورزی مطلوب و بهینه، وجود عوامل فیزیکی و غیرفیزیکی تولید در کنار یکدیگر لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
مهندسی اقتصاد کشاورزی
اقتصاد کشاورزی شاخه تخصصی و مجزایی از علم اقتصاد است که با حوزه عملی وکاری گستردهای که به لحاظ کمی وگستردگی در همه جای کشورها دارد و همچنین از جنبه کیفی ونیز تنوعها در محصولات مختلف زراعی و باغی و دامی و شیلاتی و نظایر اینها وجود دارد که زمینههای فراوانی را برای فعالیتهای مستقیم وغیر مستقیم فراهم میسازد.
اقتصاد کشاورزی عوامل اقتصادی مؤثر در امور کشاورزی، روابط اقتصادی موجود بین عوامل تولید کشاورزی و کاربرد اصول اقتصادی را در تولید و توسعه کشاورزی مورد بحث و بررسی قرار میدهد و این امکان را به کشاورز میدهد که با مقدار زمین و لوازمی که در اختیار دارد، سود بیشتری به دست آورد. به بیان دیگر اقتصاد کشاورزی عبارت از کاربرد اصول و نظریههای اقتصاد عمومی در فرایند تولید، مبادله، توزیع و مصرف مواد غذایی و مواد خام اولیه مورد نیاز سایر بخشها است.
بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد کشاورزی، روشهای چگونگی استفاده مطلوب و بهینه از منابع طبیعی در بخش کشاورزی را از طریق شیوهها و ابزار کارآمد خود مورد مطالعه قرار میدهد. هدف از ایجاد این رشته، تربیت نیروهای متخصص و کارآمدی است که بتوانند با تکیه بر دانش و اندوختههای علمی و تجارب عملی خود به عنوان کارشناس اقتصاد کشاورزی به تهیه و تدوین طرحهای توسعه کشاورزی و ارزیابی اقتصادی آنها در سطوح مختلف منطقهای یا ملی بپردازند.
همچنین از طریق به کارگیری روشهای تجزیه و تحلیل کمی و ارائه مدلهای ریاضی در حل مسائل و مشکلات تولید، توزیع یا مصرف مواد غذایی و مواد خام، راهکارهای مناسبی را ارائه میکند. متخصصان اقتصاد کشاورزی در فعالیتهای آموزشی و تحقیقاتی مرتبط با مسائل اقتصادی بخش کشاورزی نیز میتوانند همکاری کنند.
امنیت غذایی جامعه در گرو کشاورزی
با توجه به اهمیت تولید کشاورزی در امنیت غذایی جامعه و نیز ضرورت توجه به ابعاد اقتصادی تولید و این که کشاورزان در این زمینه اطلاع کمی دارند (به خصوص کشاورزان ایران) اقتصاد کشاورزی به عنوان یکی از شاخههای علوم کشاورزی از حدود یک قرن پیش در کنار سایر رشتههای کشاورزی به تدریج مطرح شد و با سیر تکاملیاش امروزه به شکل یک دانش منسجم و مدرن در مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی در اختیار مشتاقان علم و جامعه کشاورزی قرار گرفتهاست.
در عرصه فعالیتهای زراعی، حضور متخصصانی که علاوه بر دانش کشاورزی، اصول علم اقتصاد را نیز فراگرفته باشند و بتوانند با استفاده از تجربیات و دانش خود، در زمینه برنامهریزی و تهیه طرحهای تولیدی محصولات کشاورزی به طور اقتصادی فعالیت کنند، از ضروریات تحول کشاورزی کشور است و این امر، جایگاه و اهمیت رشته مهندسی اقتصاد کشاورزی را به خوبی مشخص میکند. این در حالی است که امروزه یکی از راههای تحت سلطه درآوردن کشورها وابسته کردن آنها از طریق مواد غذایی است.
کشاورزی نیروی محرکه رشد اقتصادی
کشاورزی به عنوان نیروی محرکه رشد اقتصادی در مراحل اولیه توسعه است و در مراحل بعدی رشد هم برای بخش کشاورزی حداقل پنج نقش عمده (تأمین درآمد، ایجاد اشتغال، تأمین غذا، ایجاد بازار وارز آوری) در تغییر ساختار اقتصاد وجود دارد. همچنین به دلیل وابسته نبودن بخش کشاورزی به خارج و فراهم بودن امکانات و منابع داخلی، حرکت اولیه رشد اقتصادی میتواند از بخش کشاورزی باشد؛ به طوری که امکان دارد چنین اولویتی برای بخشهای دیگر و در مراحل اولیه فراهم نباشد.
بخش کشاورزی معمولاً با هر بخش دیگری به صورت رقابتی عمل نمیکند، بلکه رشد آن، میتواند مکمل رشد بخشهای دیگر باشد. توجه دقیقتر به اکثر عواملی که مورد استفاده بخش کشاورزی است، میتواند رقیب نبودن رشد این بخش را با رشد سایر بخشها توجیه کند.
ایجاد توازن در بازار کار و سرمایه
نقش بخش کشاورزی از لحاظ تأمین درآمد، اشتغال، ارز آوری، بازار و به ویژه تأمین غذا در میان سایر بخشها از اهمیت ویژهای برخوردار است و در واقع از وظایف اصلی کشاورزی در هر کشوری، تأمین نیازهای غذایی آن جامعه است. اهمیت تأمین غذا به تنهایی میتواند مبنای استراتژی توسعه اقتصادی باشد.
بخش کشاورزی یکی از اجزاء تشکیل دهنده درآمد یا تولید ملی در اکثر کشورها است و علاوه بر عرضه مواد خام، خود مصرفکننده مهم بعضی از محصولات صنعتی است. گسترش کشاورزی تقاضای این بخش برای محصولات سایر بخشها را افزایش داده و در مجموع، رشد تولید ناخالص داخلی را زیادتر میکند.
از سوی دیگر، مسئله اشتغال رابطه تنگاتنگی با کشاورزی دارد و یکی از ویژگیهای منحصر به فرد بخش کشاورزی قابلیت جذب جمعیت جویای کار است. در نهایت یکی از مهمترین ویژگیهای آن را میتوان ایجاد توازن در بازار کار وسرمایه عنوان کرد و میتواند از طریق انتقال مازاد نیروی کار و سرمایه به توسعه سایر بخشها کمک کند. البته این انتقال زمانی مولد است که اولا منجر به کاهش تولیدات کشاورزی نشود و ثانیا بخشهای دیگر قابلیت جذب این مازاد را در خود داشته باشند.