عصر اعتبار- بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ توسط بسیاری از اقتصاددانان به عنوان بدترین بحران مالی از زمان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ شناخته میشود.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار»، این بحران تهدیدی برای فروپاشی موسسات مالی بزرگ و بانکها بود که توسط دولتهای ملی از آن جلوگیری شد، اما ارزش بازارهای سهام در سراسر جهان کاهش پیدا کردند، فاز فعال این بحران که به عنوان یک بحران نقدینگی تجلی پیدا کرد را میتوان از زمانی که BNP Paribas با استناد به تبخیر (خشکشدن) کامل نقدینگی، برداشت از سه صندوق تأمینی را خاتمه داد، دانست.
این بحران نقش مهمی در شکست کسبوکارهای کلیدی و کاهش ثروت مصرفکنندگان داشت و تا میلیاردها دلار تخمین زده شد و همچنین در بحران بدهی اروپا نیز مؤثر بوده است.
در این دوره اقتصاد در سراسر جهان با سرعت زیاد کاهش پیدا کرد، همچنین اعتبارات و تجارت بینالمللی نیز کاهش یافت و موجبات واکنشهای شدید دولتها و بانکهای مرکزی با محرکهای مالی بیسابقه، گسترش سیاستهای پولی و طرحهای نجات و کمکهای مالی سازمانی و نهادی به این قضیه را فراهم آورد. براساس نظر کارشناسان چندین دلیل برای این بحران مالی با اولویتبندی زیر ارائه شد: محصولات مالی پیچیده و باخطر بالا؛ تعارضات نامعلوم در بهرهها؛ شکست قانونگذاران؛ موسسات رتبهبندی اعتباری؛ خود بازار در مهار افراطگریهای وال استریت.
از طرفی کمیسیون تحقیق بحران مالی اینطور نتیجهگیری میکند که بحران مالی اجتنابناپذیر بوده و از دلایل آن میتوان به این موارد اشاره کرد: آمادهسازی بد و اعمال متناقض دولتها که سبب ایجاد عدم قطعیت و ترس سیستمی و شکست سیستمیک در پاسخگویی و اخلاق شده و عدم موفقیت گسترده در مقررات و نظارتهای مالی؛ عدمموفقیت دراماتیک حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک در بسیاری از موسسات مالی سیستماتیک مهم؛ ترکیبی از استقراض بیش از حد؛ سرمایهگذاری مخاطرهآمیز و عدم شفافیت توسط موسسات مالی و در ادامه سبب سقوط استانداردهای اعطای وام مسکن و اوراق بهادار وام مسکن شده و موجبات مقرراتزدایی از داد و ستد خارج از بورس یا به اصطلاح فرابورس، به خصوص معاوضههای قصور اعتباری و در نتیجه شکست موسسات رتبهبندی اعتباری در ریسک قیمت را فراهم آورده است. منتقدان استدلال میکنند که موسسات رتبهبندی اعتباری و سرمایهگذاران موفق به ارزشدهی صحیح ریسک شامل در محصولات مالی مربوط به وام مسکن نشدند و اینکه دولتها نیز نتوانستند شیوههای نظارتی خود را بر اساس بازارهای مالی قرن 21 تنظیم کنند.
بانکهای آمریکایی نامسئولانه به شهروندان آمریکایی وام مسکن میدادند؛ شهروندانی که در واقع امکان پرداخت اقساط وامی را که دریافت کرده بودند، نداشتند. این وامها در قالب اوراق قرضه توسط بخش سرمایهگذاری بانکها به مردم ارائه میشد. زمانی که تعداد بسیاری از خانوارهای آمریکایی از اقساط خود عقب ماندند، سرمایهگذاران به ابعاد بزرگ سرمایهگذاری اشتباه خود پی بردند؛ مسئلهای که در نهایت در سال 2008 موجب فروپاشی نظام بانکی شد.
در این بین، پیدایش شبکه بلاکچین (زنجیره بلوکی) منجر به بروز پدیدهای به نام «ارز رمزنهاد» (ارز رمزینه، ارز رمزدار، ارز دیجیتالی) شد. بیتکوین (Bitcoin) برجستهترین عضو این خانواده است که مدعی جایگزینی با سیستم پولی دنیاست.
در این راستا با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و نیاز مبرم به پرداختهای آسان و امن در سراسر جهان، یک ایده میلیارددلاری در مقالهای با عنوان: «بیتکوین (Bitcoin): سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا» به جهانیان معرفی شد و از آنجا بود که داستان بیتکوین آغاز شد. بیتکوین یک ارز دیجیتالی یا مجازی محسوب میشود که در سال 2008 پایهریزی شد. برای انجام تراکنشها و معاملات مالی امن که دیگر نیازی به هیچ گونه قوانین دست و پاگیر بانکی و دولتی وجود ندارد، بیتکوین این امکان را به دو طرف معامله میدهد که ناشناس باقی بمانند و معاملات بسیار ایمنی داشته باشند. همچنین در بیتکوین، هزینههای واسطهها به طور کلی حذف میشود که میتواند، یک مزیت بسیار مهم باشد. همه این مثالهای تاریخی یک وجه مشترک دارند: هجوم مردم به بازاری که پس از مدتی تقاضای خود را از دست میدهد و ارزش آن به یک باره سقوط میکند.
نویسنده: حامد صلاحی، تحلیلگر بازارهای مالی