عصر اعتبار- پول، سرمایهگذاری، ابزار واسط مبادله، بیتکوین کدامیک از اینهاست؟ همه اینها، اما پیش از همه بیتکوین یک «توافق» است و اتفاقا نه رشد قیمت خیرهکننده بیتکوین در سالیان گذشته، بلکه بدیعبودن این توافق مهمترین دلیل اهمیت بیتکوین است.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار»، پیش از آنکه درباره اهمیت این توافق صحبت کنیم بد نیست زوایای آشنای پدیده بیتکوین را مرور کنیم.
آنچه درباره بیتکوین میدانیم
یکی از سایتهای مرجع بیتکوین در توضیح بیتکوین میگوید: به بیتکوین به چشم «ایمیل» نگاه کنید، همه میتوانند از آن استفاده کنند ولی هیچ شرکت بخصوصی نیست که مسئول آن باشد. معاملات بیتکوین غیر قابلبازگشت هستند به این معنا که هیچکس نمیتواند دریافت یا پرداخت بیتکوین را مسدود کند. این تعریف ساده و قابل فهم را میتوان به عنوان شرح سادهای بر بیتکوین در نظر گرفت؛ محصول ارزشمندی که روزی با قیمتی کمتر از یک دلار معامله میشد اما در سال جاری رکورد 20هزار دلار برای هر بیتکوین را نیز تجربه کرد و اگرچه حالا به کمی بیشتر از 7هزار دلار سقوط کرده است اما اگر روند قیمت آن را به صورت سالانه بررسی کنیم متوجه میشویم نهتنها رشدی خیرهکننده را تجربه کرده است بلکه سود سرشاری نیز نصیب سرمایهگذاران اولیه خود کرده است. همین سود سرشار است که بیتکوین را بین سایر پولهای مجازی مشهور کرده است اما بیتکوین تنها یکی از ارزهای مبتنی بر رمزنگاری است.
برادران و خواهران بیتکوین
اولین نکتهای که درباره پولهای مجازی باید بدانیم این است که بیش از هزار پول مجازی وجود دارد و تنها دلیل شهرت غیرقابل مقایسه بیتکوین نسبت به باقی این پولها، دو ویژگی اولین و گرانترین بودن بیتکوین است. با این حال پس از شروع به کار بیتکوین پولهای مجازی بسیاری ساخته شدند و هر کدام تلاش کردند نواقصی که برای بیتکوین برمیشمرند، برطرف کنند یا ویژگیهای مثبتی به آن اضافه کنند. برخی از مهمترین پولهای مجازی دیگر از این قرارند:
اتریوم (Etherreum)
اتریوم بستری غیرمتمرکز برای نرمافزارهاست که دقیقا به همان صورتی که برنامهنویسیشده اجرا شده و امکان مداخله شخص ثالث را از بین میبرد. این بستر امکانی به نام «ماشین مجازی اتریوم» را فراهم میکند و هدف متعالی آن این است که «کامپیوتر جهان» باشد؛ کامپیوتری که فارغ از شیوه سنتی دوسویه سرور-مشتریگونه تازهای از خدمت را ارائه کند. در این شیوه جدید سرورها و کلودها با میلیونها تکه مختلف یک پازل بزرگ که کاربران میسازند جایگزین میشوند. دنیای اتریوم واحد پولی به نام «اتر» دارد که شبیه به همان بیتکوین است. برعکس بیتکوین که هنوز هویت سازندهاش مخفی مانده، اتریوم به طور مشخص در سال 2013 توسط ویتالک بوترین، برنامهنویس کانادایی نوشته شده و از 2014 واحد پول اتر آغاز به کار کرده است. اتریوم دومین پول رمزنگاری شده با ارزش جهان پس از بیتکوین است. هر اتریوم در بازار بیش از 500 دلار ارزش دارد.
لایتکوین (Litecoin)
لایتکوین یک پول مجازی دیگر است که در سال 2011 توسط چارلی لی که از کارمندان سابق گوگل بود به وجود آمد. تفاوت عمده لایتکوین با بیتکوین تلاش برای کاهش زمان پردازش، افزایش سرعت مبادلات و البته تولید گرانتر و پیچیدهتر آن است که طبیعا منجر به گرانتر بودن آن در صورت تقاضای برابر با بیتکوین خواهد شد. با این حال به علت آنکه حجم تقاضای لایتکوین هنوز فاصله زیادی با حجم تقاضا برای بیتکوین است، قیمت آن در بازار کمی بیش از 100 دلار است.
ریپل (Ripple)
ریپل نیز یک پول رمزنگاری شده و البته در سطح بالاتر آن، شبکهای برای انجام نقل و انتقالات مالی است. ریپل حاصل تلاشهای رایان فاگر، متخصص کانادایی برای ساخت سامانه پرداختهای محلی بود که توسط کریس لارسن و تیمش تکمیل شد و در سال 2011 به بلوغ رسید. سیستمی که آنها ساختند هم اکنون از پول مجازی آن محبوبتر است اما همین محبوبیت شبکه پرداخت امکان داده تا ریپل نیز در دسته پولهای مجازی آیندهدار شمرده شود. ریپل با استفاده از گیتوی، حلقهای در زنجیره مالی بین طرفین یک معامله ایجاد میکند و به عنوان واسط پول را به آدرس افراد در شبکه میفرستد. پول مجازی آن نیز مثل ارز واسطه نسبت به بقیه ارزها عمل میکند و تبدیل هر نوع ارزی را به ارز دیگر ممکن میکند. برای مثال، ممکن است شما برای انجام کاری تقاضای بیتکوین کنید اما طرف مقابل بیتکوین نداشته باشد، او میتواند انتقال بیتکوین به شما را از طریق ارز واسطهای ریپل انجام دهد. این رمز پول در حال حاضر ارزشی کمتر از یک دلار دارد.
دش (dash )
دش یک پول دیجیتال است که تابهحال چند باری اسم عوض کرده است. این پول رمزنگاری شده در ابتدا با نام اکسکوین در سال 2014 وارد بازار شد و سپس به دارککوین تغییر نام داد. کمتر از یک سال بعد دارککوین به دش (با ادغام دو کلمه دیجیتال و کش) تغییر نام داد. برخلاف بیتکوین که همه کارها در آن توسط استخراجکنندگان (ماینرها) انجام میشد، در شبکه دش وظیفه ایجاد بلاکهای جدید و عملیات نظارتی به صورت مجزا توسط دو گروه انجام میشود. دش در حال حاضر بیش از 600 دلار ارزشگذاری میشود.
نم (Nem)
نم یک پول رمزنگاری شده است که در سال 2015 آغاز به کار کرد. مبدع این پول برنامهنویسی به نام یوتوپین فیوچر است. کیف پول این رمزپول روی هر مرورگری قابل اجراست و هماکنون کمتر از یک دلار ارزش دارد.
مونرو (monero )
پول رمزنگاری مونرو حاصل تلاشهای یک کاربر بی نام و نشان است و در سال 2013 عرضه شد. این پول برخلاف اغلب رمزپولها که براساس ایده بیتکوین شکل گرفتهاند، دارای تفاوتهایی در پروتکل رمزنگاری خود است. هر مونرو در حال حاضر چیزی حدود 15 دلار ارزشگذاری میشود.
زدکش(Zcash)
زدکش یک پول رمزنگاری شده است که دغدغهاش را افزایش احتمال ناشناس ماندن کاربران اختصاص قرار داده است. این رمزپول برعکس بسیاری از رمزپولها که توسط کاربران بینام و نشان یا متخصصان خودآموخته ساخته شدهاند، توسط متخصصان دانشگاه جان هاپکینز ساخته شدهاند. زدکش از نظر تعداد واحد قابل تولید مشابه بیتکوین است و کاربران میتوانند در فرایند معامله خود مشخصات فرستنده، مقدار جابهجایی و گیرنده را مخفی نگه دارند. هر زدکش درحال حاضر بیشتر از 300 دلار ارزش دارد.
انقلابی به نام بلاکچین
اگر توضیح ماهیت پولهای رمزنگاریشده کار سختی باشد، توضیح عظمت و اهمیت بلاکچین (blockchain) یقینا سختتر است. بلاکچین بستری است که پولهای مجازی روی آن شکل میگیرند اما اهمیت آن تنها به دلیل بسترسازی برای پولهای مجازی نیست. دلیل اهمیت بلاکچین همان چیزی است که در ابتدا به آن اشاره کردیم: فراهم کردن بستری برای توافق برپایه شانس، قدرت، اطلاع، و کنترل برابر همه اعضا. بلاکچین یک فهرست قابل رشد از بستههای مجازی است که آنها را بلاک (Block) مینامیم. این بستهها به صورت رمزنگاری شده با یکدیگر در ارتباطند و امنیت آنها نیز به وسیله همین رمزنگاری حفظ میشود. هر بلاک به وسیله یک نشانگر هش (Hash) به بلاک قبلی وصل میشود و یک برچسب زمانی (Timestamp) و اطلاعات تبادل شده است. بلاکچینها با طراحی ویژهای که دارند نسبت به تغییر دادهها مقاوم هستند زیرا همه اطلاعات نزد همه افراد موجود است و هیچ اطلاعات یکتایی در اختیار کاربر خاصی قرار ندارد که با تغییر آن بتواند تقلب کند. ایده ساخت بلاکچین اولین بار در سال 2008 توسط کاربری ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو مطرح شد. تا امروز مشخص نشده نام و هویت واقعی این کاربر یا کاربرانی که پشت این نام مستعار قرار داشتهاند، چیست اما آنچه که ساتوشی ناکاموتو در آن سال پیشنهاد و ارائه کرد و سال 2009 منجر به تولد بیتکوین بر پایه آن شد انقلابی بزرگ نهتنها در سطح تکنولوژی بلکه در سطح اجتماعات انسانی است. اگر بخواهیم بلاکچین را به صورت ساده توصیف کنیم، باید کمی تخیلمان را به کار بیندازیم. تصور کنید در یک اداره، یک مرکز تصمیمگیری و کنترل به نام «رئیس اداره» وجود دارد که حرف آخر را میزند. آنچه رئیس تایید کند درست است و آنچه او رد کند، غیرقابل قبول است. او میتواند تغییراتی در آنچه پیش از این اتفاق افتاده است ایجاد کند (تحریف)، آنچه امروز جاری است را توضیح دهد (تعریف) و آنچه در آینده باید اتفاق بیفتد را مشخص کند. رئیس تصمیم میگیرد و کارمندان اجرا میکنند. ما این رئیس را سرور و کارمندان را کلاینت مینامیم. حال تصور کنید اگر این رئیس کمی به خرد جمعی اعتقاد داشته باشد، تصمیمات و درک آنچه در حال رخ دادن است را به کارمندانش واگذار میکند تا با مشورت درباره موضوعات مختلف تصمیم بگیرند. در این وضعیت نیز باز این رئیس است که در نهایت نتیجه مشورت و تصمیمات جمع را اعلام میکند. او میتواند حاصل مشورتها و تصمیمات را بهگونهای جمعبندی کند که مطابق میل خود اوست یا آن را به گونهای به اجرا بگذارد که به نظر خودش درست است. در نهایت امر حتی در خودمختارانهترین حالت اداره آن اداره نیز مرکزی به نام مدیر باید فرایندها را تایید و برای آن تصمیمگیری کند.
حال بیایید ادارهای را تصور کنید که در آن هیچ رئیسی وجود ندارد. همه کارمندان در شرایطی برابر حق تصمیمگیری، اعمال نظر و مدیریت دارند و هیچکس نمیتواند چیزی را که رخ داده تغییر دهد چون هرتغییری باید به تایید همه کاربران برسد. البته احتمالا اجرای چنین سیستم ادارهای برای یک اداره غیرممکن است اما در جهان تکنولوژی بلاکچین دقیقا شبیه به چنین ادارهای است.
در بلاکچین هیچکس مسئول و مدیر نیست، همه مسئول و مدیر هستند. هیچکس بلاکچین را کنترل نمیکند، همه بلاکچین را کنترل میکنند، هیچکس نمی تواند چیزی را به تنهایی و جدا از دیگر حلقهها تعیین کند یا تغییر دهد، همه باید با هم در این باره اتفاق نظر داشته باشند و به طور کلی بلاکچین یک بستر جدید برای ارتباط به شیوهای اعتمادزا و برابر است. «اعتمادزا» را از این جهت به کار میبرم که ممکن است سیستمهای کهن و امروزین بسیاری در بستر واقعی و مجازی وجود داشته باشند که «مطمئن» باشند اما این اطمینان از طریق صحت و سلامت مدیر (سرور) و نظارتی که اعمال میکند کسب میشود اما در بلاک چین عدم امکان دخالت فراتر از دیگران توسط هیچ کاربر یکتایی، در کنار نظارت همهجانبه توسط همه، به کاربران بلاکچین این اطمینان را میدهد که در محیطی امن و برابر فعالیت میکنند. ارزش پولی مانند بیتکوین نیز به همین دلیل است زیرا تا امروز هیچکس نتوانسته ضربهای کاری به امنیت مرکز بیتکوین وارد کند چون بیتکوین مرکز ندارد. ممکن است در سالهای گذشته قسمتی از سرمایه کاربرانی که بیتکوین دارند به دلیل هک سیستمهایشان یا فراموش کردن آدرس کیف پولشان از دستشان خارج شده باشد اما این بیتکوینها یا اصطلاحا گم شدهاند یا به کاربری دیگر که آنها را غصب کرده منتقل شدهاند اما انسجام کلی شبکه آسیبی ندیده است. اطمینان از عدم امکان تقلب در بلاکچین باعث شده بیتکوین به عنوان یک پول مجازی امروز نوعی سرمایهگذاری نیز محسوب شود و سود سرشاری را نصیب کسانی کند از سالهای ابتدایی در آن سرمایهگذاری کردهاند.
منتظر چه چیزهایی باشیم؟
همانطور که گفتیم بلاکچین بسیار مهمتر از بیتکوین است و البته امکاناتی که به ما میدهد بسیار بیشتر از ساخت یک پول مجازی. اقتصادی را تصور کنید که مرکزی برای مدیریت نداشته باشد (همانطور که امروز بیتکوین پولی است که بانکی مرکزی ندارد)، اداراتی را تصور کنید که مدیر ندارند، بازارهایی را تصور کنید که بدون ناظر یا مدیر خاصی اداره میشوند و هر نوع اجتماع و اتحاد دیگری را که توسط کسی مدیریت نمیشود. بلاکچین از این نظر بسیار فراتر از یک تکنولوژی ساده است و همین ویژگیهاست که بلاکچین را به پدیده تازهای در جهان تکنولوژی و احتمالا جهان واقعی ما تبدیل خواهد کرد. شاید همانطور که کامپیوترها و سپس اینترنت جهان ما را تغییر دادند، بلاکچین نیز بتواند تغییراتی بزرگ در کره زمین به وجود بیاورد. کسی چه میداند؟ باید صبر کرد و دید.
نویسنده: محمد مساعد، کارشناس اقتصاد اجتماعی