عصر بازار

مقایسه ای بین وام و صکوک؛

راه حل شرکت‌ها برای بن‌بست مالی کدام است؟

عصر اعتبار- کارشناس بازارسرمایه با اشاره به اینکه صکوک در بورس با ۲گلوگاه سخت "ضامن" و "حسابرسی" رو به رو است گفت: تنگای مالی و نقدینگی باعث شده شرکتهای خصوصی تمایل‌شان برای انتشار صکوک بیشتر شود و وام هم برایشان پرهزینه است.

راه حل شرکت‌ها برای بن‌بست مالی کدام است؟
نسخه قابل چاپ
سه شنبه ۰۱ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۵:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از تسنیم، بعد از سایه انداختن رکود در سال 91 شاهد بودیم که بازپرداخت تسهیلات بانکی با برای شرکتها دشواری فراوانی همراه داشته است. بنابراین با توجه به بانک محور بودن اقتصاد ایران و تنگنای شدید مالی بانک‌ها، بازار پول در تامین مالی شرکتها در چند سال اخیر رضایت صاحبان بنگاه ها را همراه نداشته است.اما در این میان نقش بورس و ابزارتامین مالی تحت عنوان اوراق بدهی(صکوک) در کشورمان مغفول مانده است. اوراق صکوک دارای تجربه موفق جهانی هست به گونه ای که این اوراق در کشورهای توسعه‌یافته سهم بالایی از سبد تامین مالی شرکت‌ها را در اختیار دارد و  درصد آن از سهم تسهیلات بانکی نیز بیشتر است . حتی چنان نقش برجسته ای را دربازار مالی این کشورها ایفا می کند که آن را به عنوان یک بازار مستقل در نظر می گیرند و بازارهای مالی خود را به سه بازار سرمایه،پول و بدهی تقسیم بندی می کنند.

    اوراق بدهی(صکوک) به عنوان یک ابزار مالی- اسلامی پر جاذبه در جهان در داخل با موانعی همچون: ضامنهای بانکی، قوانین سختگیرانه (کارشناس رسمی دادگستری و موسسات حسابرسی)، نبود موسسات رتبه‌بندی، تنوع پایین اوراق موجود ونبود فرهنگ سازی دست  و پنجه نرم می کند. در همین باره گفت و گویی داشته ایم با میثم فدایی کارشناس بازار سرمایه.

    *دو گلوگاه سخت انتشار صکوک

    - اگر بخواهیم به طور خلاصه موانع و دست اندازهای انتشار اوراق صکوک و بدهی اشاره کنیم به نظرتان به چه مواردی می توان اشاره کرد؟

    انتشار اوراق صکوک در بورس با دو گلوگاه مهم و سخت روبرو است. یکی فرآیند پیچیده حسابرسی و دومی بحث ضوامین اوراق است که اکثرا بانکها رایج شده که ضمانت نکول نشدن اوراق را می‌پذیرند. اما از سوی دیگر دیده می‌شود که بانکها شرکتهای متقاضی را وسوسه می‌کنند تا در مسیر پیچیده تامین مالی از طریق صکوک وارد نشوند و در عوض از خود بانک وام دریافت کنند. مزیت تامین مالی از صکوک نسبت به بانک یکی بحث مزیت بازپرداخت‌های بلندمدت و چند ساله آن به صاحبان اوراق است و دیگری قابلیت دریافت میزان مبالغ ریالی بیشتر نسبت به وام است.

    *مقایسه ای بین وام وصکوک؛ صکوک راه حل بن بست نقدینگی شرکتها

    - به طور دقیق تر تفاوت های تامین مالی از طریق صکوک و وام برای شرکتهایی که بین این دو راهی قرار دارند چیست؟

    مثلا با صکوک رقمی حدود صد میلیارد به راحتی می‌توان برای شرکت آورده به همراه بیاورد، اما وام طبق قاعده معمولا مبالغ کوچکتری از این را برای شرکتها دربر می‌گیرد. به علاوه اینکه صکوک این مزیت را دارد که درصد انحراف منابع کمتر در آن واقع می‌شود. بدین گونه که در اوراقی مثل مرابحه شرکت موظف است منابع حاصل از فروش اوراق را دقیقا همان کالایی که به سازمان بورس اعلام کرده را خریداری کند و حق تخطی از متن قرارداد را ندارد و سازمان بورس هم نظارت مستمر و جدی بر آن دارد. ولی در وام بانکی اینگونه نیست و قراردادها و فاکتورهای صوری به طور فراوان دیده می‌شود که منابع را منحرف می‌کند و بدین سان برنامه ریزی های کلان بانک مرکزی برای تزریق وام به بخش های مختلف اقتصاد عملا به بن بست میخورد.

    شرکتهای خصوصی روز به روز تمایل‌شان برای انتشارصکوک بیشتر می‌شود چرا که واقعا به بن‌بست نقدینگی رسیده‌اند و مجبور هستند صکوک را برای فرار از تنگنای مالی خود و ادامه دادن به حیات خود انتخاب کنند و وام برای آنان پرهزینه و سنگین تمام می شود.

    *ضمانت سهام جایگزین ضمانت بانکی

    - برای رفع کارشکنی بانکها در بحث ضمانت و آسان تر شدن انتشار صکوک، بحث ضمانت سهام به جای ضمانت بانکی مطرح شد. لطفا توضیح دهید؟

    اگر بخواهیم ضامن را همان سهام‌های رایج بورسی قرار دهیم دو اشکال ممکن است پیش آید:

    1. معضل نقدشوندگی آن است. بدینگونه که اگر آن صکوک نکول شود و سهام بخواهد آن را جبران کند ممکن است کسی خریداری برای آن سهام پیدا نشود و متقاضی برای آن حجم انبوه خرید آن نباشد تا بتوان از محل فروش سهام به صاحبان اوراق صکوک پول پرداخت کرد، مثلا 800 میلیاد صکوک منتشر می‌شود و 1200 میلیارد سهام یک شرکت ضمانت آن را می‌کند که معلوم نیست این 1200 میلیارد آیا نقد بشود و یا اینکه چه مدت زمانی طول بکشد تا به پول تبدیل بشود.

    2 . مورد بعدی ناتوانی درقیمت گذاری سهام است، چون صورتهای مالی شرکتهای ایرانی آنچنان که باید شفاف نیست و وضعیت سودآوری و قوت آن نامعلوم است بنابراین قیمت‌گذاری سهام مورد ضمانت باعث ایجاد اختلاف نظر بین کارشناسان می‌شود که چه میانگین قیمتی می‌توان برای آن سهام مدنظر گرفت. فقط به قیمت روزانه سهم نمی‌توان اتکا کرد چرا که در بورس ایران به کرات تجربه شده و رایج است که مثلا یک سهم در طول زمان ممکن است قیمت‌اش به یک پنجم هم برسد و یا بالعکس.

    حال به نظرم راه حل این است که برای ضمانت فقط یک سهم واحد را ضامن قرار ندهند بلکه پرتفویی از سهام تشکیل بدهند و این مجموعه سهام را به عنوان ضامن قرار بدهند تا بتوان ریسک آن را کنترل کرد.

    - بازارهای مالی مالزی و علی الخصوص صکوک درطی یک دهه اخیر رشد خیره کننده ای را در سطح جهانی داشته است. آیا برای ایران هم امکان انتشار صکوک بین المللی  میسر است؟

    در مالزی چون فقه اهل سنت کمی آسانتر است صکوک بیشتری رشد پیدا کرده است. مثل اوراق تورق که در ایران ممنوع اعلام شده است. البته تشیع هم ابزارهای کاربردی را در اختیار دارد که اهل سنت از آن محروم است مثل تنزیل دین و فروش بدهی. همچنین در مالزی شرکتهای رتبه‌بندی زیادی فعال هستند که باعث شده‌ صکوک‌ بدون نیاز به ضامن و دردسرهای آن به راحتی انتشار پیدا کنند که خود مسئله کلیدی است. همچنین حمایتهای دولت مالزی در رشد بازار صکوک قطعا اثرگذار بوده است. متاسفانه اکنون پیش‌نیازهای انتشار صکوک بین‌المللی در کشورمان فراهم نیست چرا که به علت تحریمها قابلیت نقل و انتقال پول با دشواری همراه است.

    *نرخ صکوک و وام در واقع برابراست؛ 2گروه بانکهای خصوصی خوب و بد

    - بعضی بانکها اعتراض دارند که با وجود کاهش نرخ سود، صکوک سود بیشتری نسبت سپرده به مردم می پردازد. به طور کلی وضعیت کنونی بانکها را چگونه ارزیابی می کنید؟

    الان تقریبا نرخ سپرده بانکی و صکوک با یکدیگر فیکس شده است چرا که در فضای حقیقی بانکها ارقام بالاتری را از نرخ مصوب، سود سپرده می‌دهند بنابراین به همین خاطر نرخ اوراق بدهی و صکوک که حدود 23 درصد است پس در فضای واقعی با سود بانکی هماهنگ است. متاسفانه بانکها از نرخهای مصوب خود تخلف می‌کنند. الان گروهی از بانکهای خصوصی به هر دری می‌زنند تا بتوانند به حیات خود ادامه بدهند. بعضی بانکهای دولتی با مشکل انبوه مطالبات معوق و وامهای بازنگشته مواجه هستند و بانکهای خصوصی ما در کل از لحاظ وضعیت دو نوع هستند: یک گروه بدون مشکل هستند و دارای کفایت سرمایه‌ی مطلوبی هستند و بدهی‌های آنها به طور معقولی در سطح استانداردی قرار دارد.

    اما گروهی دیگر از بانکهای خصوصی با بنگاهداری و سهامداری که انجام داده‌اند در حقیقت منابع نقد خود را منجمد و قفل کرده‌اند و بنابراین اکنون با مشکل شدید کمبود نقدینگی روبرو هستند که بانکهای غیرمجاز در این گروه بودند. البته من با واژه غیرمجاز برای اینها موافق نیستم چرا که اگر بانک مرکزی به آنها مجوز نداشتند از سایر ارگانها مثل وزارت تعاون مجوز گرفته بودند بنابراین غیرمجاز واقعی در بین آنها نبوده است.

    برچسب ها
    پورسعید خلیلی