عصر اعتبار- یکی از کلید واژههای مشترک در موفقیت کشورهای توسعه یافته جهان است و بسیاری از کشورهای جهان زمانی که به سمت توسعه یافتگی در حرکت بودند، از این ابزار استفاده کردند. نظیر اتریش در دهه ١٩٦۰ میلادی که با گفتوگوی صادقانه اقتصادی با مردم ارتباط صمیمانهای را برقرار و آنها را با گفتن واقعیتها همراه خود کرد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از ایران آنلاین، اما متأسفانه ایران بهعنوان یک کشور در حال توسعه هنوز از این ابزار بیبهره است و مسأله اینجاست که هرچه جلوتر میرویم این گفتمان کم و کمتر میشود.
البته با اینکه در سالهای ریاست جمهوری محمود احمدینژاد این گفتوگو دچار آسیب شده بود، اما در زمان انتخاب حسن روحانی در دوره اول ریاست جمهوری دوباره این گفتمان و سرمایه اجتماعی شکل گرفت که الان به دلایلی دوباره دچار آسیب شده است.
وقتی علل را بررسی میکنیم، مشخص میشود که لازمه شکلگیری این سرمایه بیان صادقانه مسئولان و کاهش فاصله زندگی مسئولان و مردم است. مسئولان اعم از دولت و سایر قوا باید واقعیتها را به مردم بگویند و این شکافی که بین زندگی مردم با خودشان ایجاد شده را مهار کنند. آمارها نشان میدهد که بسیاری از کارمندان و بازنشستههای کشور حقوقی کمتر از یک میلیون و ٢۰۰ هزار تومان میگیرند. این رقم را با درآمد ماهانه مدیران کشور مقایسه کنید. برای قیاس فقط کافی است که شیوه زندگی، محل سکونت و خودروی مصرفی این افراد و خانواده هایشان بررسی شود. زمانی که این فاصله کم شود و مسئولان با صداقت حقایق اقتصاد را به مردم بگویند آنگاه یک سرمایه اجتماعی برای تغییر و نجات اقتصاد کشور فراهم خواهد شد.
البته این موضوع را در ماههای اخیر رئیس جدید بانک مرکزی به نمایش گذاشته و امیدواریم که تمام مسئولان نیز به این سمت حرکت کنند.
نباید اجازه داد که شکاف میان مسئولان و مردم بیشتر از آنچه هست، شود. شکاف عمیقی که الان وجود دارد به مرحله خطرناک برش و پارگی رسیده و بر اساس علم اجتماع این شکاف اگر افزایش یابد به فروپاشی و تغییر منجر خواهد شد.
برای مثال مردم در ماههای اخیر دچار مشکلاتی در تأمین معاش و هزینه زندگی خانواده هایشان شدهاند اما آنچه از مسئولان میشنوند این است که ذخایر ارزی کشور خوب است و مشکلی وجود ندارد.
این درحالی است که باید به مردم بها داد و با آنها صادقانه برخورد کرد. ترمیم این شکاف با صداقت ممکن است. باید اعتماد از دست رفته را مسئولان با اقدامات مثبت در جهت بهبود معیشت مردم و کاهش فاصله فقیر و غنی بازسازی کنند.
البته یک فرض نیز وجود دارد که تا زمانی مردم در تنگنا هستند حتی اقدامات مثبت مسئولان را هم درک و قبول نمیکنند. نمایی که مردم از مسئولان میبینند، جدال بر سر قدرت و ثروت است. از اینرو نمیتوانند اعتماد کنند.
از سوی دیگر ماندن عدهای خاص در جایگاههای تصمیم ساز کشور باعث شده که جوانان مستعد و توانمند نادیده گرفته شوند و امکان بروز نیابند. این موضوعات نارضایتی اجتماعی در پی دارد.باید مسئولان و تصمیم سازان کشور در زمینههای اقتصادی و اجتماعی هوشیار رفتار کنند.فراموش نکنیم که رسانهها نیز در این مسیر مسئولیت ویژهای دارند و حتی مسئولیت مطبوعات بیشتر از صدا و سیماست.
باید اعتماد مردم با اقدامات درست اقتصادی، ترمیم شکافها و رفتار صادقانه جذب شود تا به جای تکیه بر اظهارات مسئولان، سراغ مدعیان و غیرکارشناسان نروند و دروغ هایشان را باور نکنند. آن زمان است که سرمایه اجتماعی برای ایجاد تغییرات بنیادین اقتصادی شکل خواهد گرفت. اصلاحاتی که نیازی ضروری برای حال امروز اقتصاد ایران است و اجرای موفقش نیازمند حمایت مردمی است.