عصر اعتبار- یک کارشناس پولی و بانکی گفت: گزینهای جز ادغام بانکها و موسسات اعتباری وابسته به نیروهای مسلح وجود نداشت و بهترین عملکرد بانک مرکزی همین اقدام بود که آثار و تبعات آن به کمترین حالت ممکن رسید.
به گزارش پایگاه خبری«عصر اعتبار» به نقل از ایبنا، در آخرین روز پاییز 99 و در حالی که مردم در صدد تدارک شب یلدا بودند، رئیس کل بانک مرکزی از اتمام پروژه ادغام 5 بانک و موسسه اعتباری وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه خبر داد و گفت «امروز با برگزاری مجامع یکی از بانکها، پرونده بزرگترین برنامه اصلاح نظام بانکی بسته شد». اقدامی که بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته بود و حالا بانک مرکزی آن را به سرانجام رسانده است. اما چرا این پرونده برای نظام بانکی ما مهم بود و عملیاتی شدن یا نشدن آن، چه آثار و تبعاتی به دنبال داشت؟
حجتالله فرزانی، کارشناس پولی و بانکی در این باره به ایبِنا توضیح داد و گفت: بانکهایی که ادغام شدند بانکهای سالمی به لحاظ صورتهای مالی نبودند و دچار ناترازیهایی بودند. بنابراین در چنین شرایطی یکی از کارهایی که میتوانست انجام بگیرد، قبل از آنکه بانک منحل شود و تبعاتی به وجود آورد و این تبعات به کل جامعه سرایت کند و نگرانیها را افزایش دهد، این بود که این بانکها ادغام شوند و در نتیجه، تبعات اقتصادی آن کمتر شود و خوشبختانه این امر انجام پذیرفت.
فرزانی ادامه داد: از نظر صورتهای مالی، برخی از این بانکها، بانکهای زیانده و مشمول ماده 141 قانون تجارت بودند که یا باید منحل میشدند و یا کاهش سرمایه میدادند.
وی افزود: بانکهای مورد نظر، در قواعد بانکداری کفایت سرمایه لازم را نداشتند و تنها یکی دو مورد از آنها وضعیت مطلوبتری داشتند که بتوانند تا حدودی با وضعیت کجدار و مریز پیش بروند. لذا چند بانک با هم ادغام شده و پوشش داده شد تا در دل یک بانک دولتی قرار بگیرند.
این کارشناس پولی و بانکی با اشاره به تقویت سویه خدماتی بانکها در حالت دولتی، یادآور شد: در بانکهای دولتی همانطور که میدانید سود و زیان مطرح نیست، چرا که این نوع بانکها نه به قصد سود و زیان بلکه به قصد ارائه خدمات فعالیت میکنند.
فرزانی تصریح کرد: در نتیجه، با ادغام این بانکها، زیانهای متصور برای بانکهایی که خوب عمل نکردند، در دل یک بانک دولتی شارژ و به نوعی پوشش داده شد. هرچند ممکن است این امر تبعاتی در آینده داشته باشد.
این تحلیلگر اقتصادی اضافه کرد: البته به نظر من، باید برخی از مدیران این بانکها بازخواست میشدند که چرا منابع بانکیشان در مسیر درست خود قرار نگرفت و باعث زیان شد.
نقاط مثبت ادغام بانکهای وابسته به نیروهای مسلح
فرزانی در ادامه درباره نقاط مثبت ادغام بانکهای وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه اظهار کرد: اول آنکه این امر تجربه خوبی در بانک مرکزی بود چون تا قبل از این، ادبیات این اقدام تحت عنوان resolution یا همان نظام حل و فصل مالی بانکها در ایران جایی نداشت. اما اکنون کامل میدانیم چنین اقدامی چه آثار و تبعاتی دارد و برای موفقیت آن، چه حوزههایی باید بررسی شود.
وی درباره ادبیات حاکم بر حل و فصل مالی بانکها در چنین وضعیتی خاطرنشان کرد: این ادبیات بینالمللی که تقریبا از سال 2009 به بعد، و بعد از بحرانهای مالی و ورشکستگی متعدد بانکهای آمریکایی در دنیا مطرح شد، هرگز در ایران اتفاق نیفتاده بود. بنابراین، با این ادغام که اکنون در ایران انجام پذیرفت، میتوان گفت موضوع «حل و فصل مالی» در ادبیات بانکداری ایران به نوعی بومی شد.
این کارشناس پولی و بانکی ادامه داد: اکنون دیگر بانک مرکزی کامل به این دانش احاطه دارد و میداند این امر هم از منظر مدیریتی، نیروی انسانی و فناوری اطلاعات و هم از منظر ساختار سازمانی نیازمند چه اطلاعات و اقداماتی است.
وی افزود: بنابراین، اگر هر زمان دیگری، بانک مرکزی بخواهد در مورد ادغام صحبتی انجام دهد، چون تجربه آن را پیدا کرده است، میتواند بسیار راحتتر و با اطلاعات دقیقتری در این خصوص گام بردارد و علاوه بر مدیریت دارایی منظمتر، برای موارد ابهام پاسخهای عملیاتی داشته باشد.
فرزانی در پاسخ به این سوال که در مجموع آیا ادغام بانکهای وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه، تبعات مثبتی داشته است، اظهار کرد: در این مورد باید بگوییم بله. چون اگر ما میخواستم بانکهای زیانده را منحل اعلام کنیم چند اثر میتوانست داشته باشد. مثلا تصور بفرمایید یکی از این بانکها به ناگهان اعلام ورشکستگی میکرد. در این حالت، چون آن بانک، مجوز بانک مرکزی و عنوان رسمی بانک داشت، اعتماد مردم به سایر بانکها نیز تحتالشعاع قرار میگرفت و این منجر به ریسک سرایت به سایر بانکها میشد و در نتیجه، مردم به سایر بانکها برای برداست سپردههای خود هجوم میبردند.
وی درباره ریسک این اقدام توضیح داد و گفت: بانکها معمولا سپردههای مردم را دریافت میکنند و سپرده معمولا بدون سررسید و عندالمطالبه است، یعنی هر زمان که شما به عنوان سرمایهگذار بخواهید میتوانید منابعتان را از بانک خارج کنید و از طرف دیگر، بانک نقدینگی حاصل از این سپردهها را تسهیلات میدهد و چون تسهیلات معمولا بلندمدت است، مثل تسهیلات تولیدی 5 ساله، تفاوتی بین سررسیدها و تسهیلات به وجود میآید. در نتیجه اگر همین الان در یک بانک سالم هم مردم برای دریافت سپردههای خود هجوم ببرند، بانک نمیتواند پاسخگو باشد. چون آن منابع در قالب تسهیلات بلندمدت مصرف شده است.
فرزانی ادامه داد: در نتیجه برای جلوگیری از این اتفاق، بانک مرکزی نسبت به ادغام بانکها و موسسات مالی اقدام کرد و «بازی پانزی» (اعطای سود از محل اصل سپردهها) ناشی از رقابتهای ناسالمی که در نرخ سپردهها ایجاد شده بود و شبکه بانکی را تحت الشعاع قرار داده بود، متوقف کرد.
وی در پایان گفت: در واقع، گزینهای جز ادغام وجود نداشت و در شرایط موجود، بهترین عملکرد بانک مرکزی همین ادغام بانکها و موسسات مالی و اعتباری بود که آثار و تبعات آن به کمترین حالت ممکن رسید.