عصر اعتبار- کارشناس بانکداری الکترونیک گفت: تحول دیجیتال در حوزه بانکداری لزوما به معنی الکترونیکی کردن بیشتر امور یا غیرحضوری کردن بیشتر خدمات بانکی یا در نقطه آخر بانکداری بدون شعبه نیست.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از پژوهشکده پولی و بانکی، «سیدجعفر مرتضویان» درباره ابعاد اقتصادی و فنی انتشار پول دیجیتال توسط بانک مرکزی اظهار داشت: همانطور که همگی میدانیم ریال دیجیتال بانک مرکزی، کارکردی همانند اسکناس و مسکوک داشته و علاوه بر آن دارای قابلیتهائی همچون برنامهپذیری و ردیابی نیز است. ریال دیجیتال نیازمند عملیات تسویه نیست و به محض انتقال، ارزش ریالی متناظر به دریافت کننده منتقل میشود.
وی با بیان اینکه از منظر اقتصادی با توجه به برابر بودن ارزش ریال دیجیتال با ارزش اسکناس و مسکوک، این پول تحت مخاطره سفتهبازی یا حبابسازی نخواهد بود، تصریح کرد: از ریال دیجیتال میتوان به صورت برنامهریزی شده در دریافتها و پرداختها استفاده کرد. این پول با توجه به ماهیت فناورانهاش و به کمک مکانیزم قراردادهای هوشمند قابلیت گستردهای در خصوص ارزش آفرینی دیجیتال در اختیار بانکها و فناوران مالی قرار میدهد.
این کارشناس بانکداری الکترونیک افزود: همچنین از منظر اقتصادی این پول باعث کاهش هزینههای چاپ، انتشار و امحاء اسکناس و مسکوک شده و به موازات سایر سیستمهای پرداخت نظیر اسکناس و مسکوک، کارتهای پرداخت و انتقالات بانکی باعث ارتقای پایداری سیستم پرداخت کشور میشود.
مرتضویان خاطرنشان کرد: همانند سایر سیستمهای پرداخت که حول آنها زیستبومهائی از کسب وکارهای مختلف شکل گرفته است، ریال دیجیتال دارای این ظرفیت است که زیستبوم خود را ایجاد کند که البته نسبت به سایر سیستمهای پرداخت در ابتدای مسیر خود قرار دارد.
وی در خصوص جایگاه بازیگران مانند فناوران مالی، اپراتورها و پلتفرمها در زیستبوم بانکداری دیجیتال، گفت: اگر چه ظرفیتها و فرصتهای متنوعی برای حضور فناوران مالی در زیست بوم بانکداری دیجیتال وجود دارد، ولی به لحاظ نقصهای موجود در مدل کارمزدی شبکه پرداخت، تاکنون فناوران مالی عمدتاً تمایل داشتهاند که در حوزه پرداخت فعالیت کنند و کمتر به سایر حوزههایی نظیر لندتک، رگتک، رمیتنس، ولثتک، ... وارد شدهاند. به همین جهت به نظر من تا این زمان، هنوز فناوران مالی نتوانستهاند توزیع مناسبی در حوزههای مختلف خدمات مالی بوجود آورند و بعضاً به واسطه ضعف در زیرساختها، مقررات و نظامها مدلهای کسب وکاری نامتعارفی بین آنها شکل گرفته است.
مرتضویان ادامه داد:، ولی از طرف دیگر به نظر بنده عواید و ارزشهای تحول دیجیتال زمانی متجلی خواهند شد که زیستبوم بانکداری دیجیتال شکل گرفته باشد و از محل آن، زنجیرههای ارزشی جدید و همچنین مدلهای کسبوکار ارزشافرین جدید به منصه ظهور برسند.
وی با بیان اینکه تحول در زنجیرههای ارزش نیازمند تغییر سبک بازی و ترکیب بازیگران است، تاکید کرد: اگر قرار بود ارزشهای دیجیتالی که همگی به طمع تحقق آنها به این تحول دل بستهایم و اساسا نقطه تمرکز تحول نیز همین ارزشآفرینی دیجیتالی برای مشتری است، توسط همان بازیگران قبلی بوجود آید، خوب باید تا آلان شاهد اتفاقاتی میبودیم که البته به جز یکسری نامها و برندهای پرطمطراق ظاهر فریب، شاهد اتفاق دیگری نبودهایم.
مرتضویان اظهار داشت: ذات این تحول از بیرون به درون است و لذا اگر در این تحول اثری از بازیگران بیرونی نباشد میتوان نتیجه گرفت که پس بازی جدیدی اساسا شروع نشده است و این اتفاقات نیز امتداد همان بازی قبلی است.
بانکداری دیجیتال؛ بانکداری بدون شعبه نیست
مرتضویان درباره مهمترین چالش یا موانع در مسیر تکامل زیستبوم ارزشافرینی دیجیتال (اجتماعی، نهادی، فرهنگی، قانونی، فقهی، کسبوکاری) اظهار داشت: از منظر نهادی میتوان از یک سو به جایگاه و روابط نادرست بین بازیگران اکوسیستم دیجیتالی و از سوی دیگر عدم وجود نهادهای تصمیمگیر نظیر شورای ملی پرداختها اشاره کرد. از منظر قانونی میتوان به مصادیق تعارض منافع بین بازیگران، نواقص قانون بانکداری، نبود قانون مستقلی درحوزه پرداخت و نبود قوانین مشخص در خصوص مالکیت دادهها و اطلاعات میتوان اشاره کرد.
وی افزود: به نظر من نکته دیگر نیز ضرورت تعمیق این باور در ذهن و عمل همه دستاندرکاران تحول است که باید بوجود آید و از اقدامات سطحی که بعضا با تعابیر غلط از این مفهوم متعالی انجام میشوند عبور کنیم.
این کارشناس بانکداری الکترونیک تصریح کرد: واقع امر تحول دیجیتال در حوزه بانکداری لزوما به معنی الکترونیکی کردن بیشتر امور یا غیرحضوری کردن بیشتر خدمات بانکی یا در نقطه آخر بانکداری بدون شعبه نیست. بانک دیجیتال بانکی است که با کمک فناوریهای نوین، ارزش آفرینی برای مشتری را در نقطه تمرکز خود قرار داده است.
مرتضویان درباره اینکه زیرساختهای کلان ملی تا چه اندازه آماده ارزشآفرینی دیجیتالی هستند؟، خاطرنشان کرد: در حال حاضر زیرساختهای ملی در حوزه احراز هویت به صورت یکپارچه نیستند و افراد جامعه هنوز باید به روشهای مختلف و در مبادی مختلف احراز هویت شوند.
وی ادامه داد: در حوزه پولی بانکی اقدامات خوبی جهت شکلگیری زیرساختهای کلان ملی انجام شده است، ولی هنوز در برخی از حوزههای بین دستگاهی نظیر زیرساختهای یکپارچه پرداخت قبوض و صورتحساب الکترونیکی نیاز است اقداماتی صورت گیرد.
این کارشناس بانکداری الکترونیک گفت: موضوع دادههای باز و امکان دسترسی مشتریان از طریق فناوران به دادههای نگهداری شده در زیرساختهای ملی نیازمند توجه بیشتر است. نظام بانکداری باز نیز یکی از ابزارها و زیرساختهای بسیار مهم در توسعه تحول دیجیتال است.
وی تاکید کرد: تجربه جهانی نشان داده است که فناوران مالی قدرت شناخت و شناسایی تجربه و ارزش مورد انتظار مشتریان را بسیار بهتر از سایرین دارند و لذا قدرت خلق ارزشهای جدید توسط آنها بسیار دستیافتیتر از سایر بازیگران سنتی است.
مرتضویان ادامه داد: در این مورد پلتفرمها نقش اساسی ایفا میکنند، زیرا مشتریان بانکی در آنجا مشغول استفاده از پولهایشان هستند. شاید بتوان گفت که اساسا پیشخوان ارائه خدمات بانکی با وجود رویکردهایی مانند وامدهی در نقطه فروش در حال جابجایی از شعب بانکها به پلتفرمها است.
این کارشناس بانکداری الکترونیک خاطرنشان کرد: زیرساخت بانکداری باز یکی از ضرورتهای این تحول است، زیرا درصورتی که فناوران مالی و شرکتهای ثالث قادر باشند از طریق این زیرساخت به سرویسهای پایهای شبکه بانکی دسترسی آزاد و بدون انحصار پیدا کنند، در این صورت ارزشهایی با طمع و مزه جدید توسط آنها به مشتریان ارائه خواهد شد. خوشبختانه اتفاقات بسیار خوبی در این خصوص در حال انجام است و نظام و چارچوب مقرراتی بانکداری باز کشور در حال تدوین و نهایی شدن است که افق بلندی در پیشروی فناوران مالی خواهد گذاشت.
وی در پاسخ به سوالی درباره خلق ارزش مشترک با مشتری و رابطه آن با تجربه مشتری در بانکداری دیجیتال هم گفت: در این زمینه بانکها میتوانند با توجه به مقوله نوآوری باز و ایجاد همکاریهای مشترک با فناوران مالی زمینه ارائه خدمات و محصولات متنوع و یکپارچه به مشتریان را فرآهم آورند. بانکها میتوانند به موضوع مدیریت مخاطرات مالی در بخش پشت صحنه فعالیت کنند و خدمات جلوی صحنه را به فناوران مالی واگذار کنند.
این کارشناس بانکداری الکترونیک تصریح کرد: نکته مهم این است که باید بپذیریم در بانکداری ارزشآفرین رویکرد بانک این نیست که یک سری محصولات و خدمات را بر اساس درک و تشخیص خود و همچنین منطبق بر سیاستهای توسعهای خود طراحی و در ویترین خود به مشتریان عرضه کند و به نوعی سیاست «همین هست و از بین اینها یکی را انتخاب کن» را به مشتری تکلیف کند. بانک دیجیتال متحول شده محصولش را بر اساس نیاز مشتری و خواست او طراحی میکند. همین رویکرد منشا بانکداری شخصی میشود.
وی اظهار داشت: در واقع در این رویکرد خود مشتری در طراحی محصول نقش مستقیم دارد. در این رویکرد، توسعه بازار و ارزش مشترک توسط بانک و مشتری شناسایی میشود و هر دو از ارزش جدید نفع میبرند. برای تحقق این منظور اساسا سیستمهای ارتباط با مشتریان بانکها از پایه باید دگرگون شود و تعاملات با مشتریان از قبل از طراحی محصولات و نه بعد از آن و به اسم نظرخواهی بوجود آید.
مرتضویان توضیح داد: مشتری انتظار دارد که بانک او را پیدا کند نه اینکه مشتری به بانک مراجعه کند، انتظار دارد که در فرآیند طراحی محصولات با او تعامل کند، انتظار دارد شناخت کامل و بهتری از او پیدا کند یا بهتر است بگویم که بانک باید به مشتریاش متصل باشد و او را مستمرا با ارزشهای جدید خود به هیجان آورد. به نوعی بانک باید با مشتریانش تجارت کند و حتی در این مسیر اگر لازم باشد او را آموزش دهد. بانک باید مشتریاش را قانع کند که میتواند به او اعتماد کند و به همین جهت بانک در مواقع لزوم و به عنوان یک مشاور مالی معتمد باید مشتریاش را از ریسکها و فرصتهای پیش رویش آگاه کند.
مرتضویان گفت: اگر خلاصه بخواهم بگویم بانک باید در عمل نشان دهد که حق انتخاب با مشتری است و من باید از او محافظت کنم. این کار را شرکتهای فناور مالی بسیار بهتر از سایرین یاد گرفتهاند، چون واقعا ارزش هر یک مشتری را بخوبی درک میکنند.
مالکیت دادههای مشتریان باید به رسمیت شناخته شود
عضو هیات مدیره شرکت ملی خدمات انفورماتیک همچنین درباره نگرانیهای موجود در خصوص حفظ حریم خصوصی مشتریان و کاربران و ارزشآفرینی دیجیتالی هم گفت: به نظر من مهمترین ضعف در این بخش نبود قانون و مقررات مشخص در حوزه مالکیت دادهها است. مالکیت دادههای مشتریان توسط آنها باید به رسمیت شناخته شود و مشتریان بتوانند بواسطه این حق مالکیت، دادههای خود را در اختیار فناوران مالی مورد نیاز خود قرار دهند.
وی تصریح کرد: هماکنون بانکها به بهانههای مختلف از در اختیار قراردادن دادههای مشتریان به فناوران مالی که جزء اکوسیستم تجاری آنها نباشند خودداری میکنند و از سوی دیگر بعضا این دادهها را جهت کسب منافع تجاری بدون کسب اجازه از مشتریان، در اختیار شرکتهای زیرمجموعه خود قرار میدهند. این اتفاقات در فضای نبود قانون رخ میدهد.