عصر اعتبار- وزیر امور خارجه ایران در بحبوحه مشکلات پیش روی اجرایی شدن برجام، مذاکرات فشردهای را با مقامات اروپایی و همچنین همتای امریکایی خود به جریان انداخته است.
به گزارش پایگاه خبری«عصر اعتبار» به نقل از ایران، ملاقاتهایی که در کنار نهایی کردن توافقهای رنگارنگ اقتصادی ایران و اروپا، نگاهها را متوجه گرههایی از سوی واشنگتن میکند که همچنان کشورمان را از رسیدن به همه دستاوردهای توافق هستهای محروم کرده است. با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا درباره اهمیت رایزنیهای وزیر خارجه ایران با همتایان غربیاش در پیشبرد اجرای برجام گفتوگو کردیم که مشروح آن از نظر میگذرد.
رایزنیهای دیپلماتیک ایران درباره روند اجرایی شدن برجام همچنان با مقامات اروپایی و امریکایی ادامه دارد. چنانکه ظریف و کری در حاشیه اجلاس اسلو برای چندمین بار بعد از اجرایی شدن برجام با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند این رایزنیها در حل و فصل مشکلاتی که یکی از اصلیترین دلایل شکلگیری آن به امریکا باز میگردد، تا چه اندازه تأثیرگذار بوده است؟
موضوع توافق هستهای یک فرآیند پیچیده و گسترده است که مباحث اقتصادی، امنیتی سیاسی بانکی و مالی را دربر میگیرد و در برخی موارد در روند اجرای آن، مشکلات و بنبستهایی ایجاد میشود که نیاز بوده بویژه وزیران خارجه ایران و امریکا وارد عمل شوند و گفتوگو کنند. در برخی موارد گفتوگویی که میان طرفین صورت گرفته، گرهگشا بوده و توانسته برخی از مشکلات را حل کند اما به معنای آن نبوده که همه مشکلات به یکباره برطرف شود بلکه نیاز به رایزنیهای بیشتری دارد و طرف ایرانی حتماً از طرف مقابل میخواهد براساس برجام و نسبت به ایجاد اعتمادسازی در فضای بانکی و مالی اقداماتی کند که بتواند از مزایای برجام بهرهمند شود.
در برخی موارد گفتوگویی که میان طرفین صورت گرفته، گرهگشا بوده و توانسته برخی از مشکلات را حل کند اما به معنای آن نبوده که همه مشکلات به یکباره برطرف شود بلکه نیاز به رایزنیهای بیشتری دارد و طرف ایرانی حتماً از طرف مقابل میخواهد براساس برجام و نسبت به ایجاد اعتمادسازی در فضای بانکی و مالی اقداماتی کند که بتواند از مزایای برجام بهرهمند شود.
تیم دیپلماسی تحت فشار منتقدینی قرار گرفته است که میگویند دستاوردهای برجام خیلی ملموس نبوده است و حتی این گونه القا میکنند که ایران بیش از آنچه باید به امریکا اعتماد کرده است. آیا امریکاییها برای ایجاد این اعتماد به اندازه کافی تلاش کردهاند یا بخشی از این مشکلات کنونی، ناشی از روند معمول و قابل پیشبینی اجرای توافق هستهای بوده است؟
برجام حتماً دستاوردهای بزرگی برای ایران داشته است که اگر نداشت، ایران نه آن را اجرا میکرد و نه اصراری بر ادامه آن داشت اما این به آن معنا هم نیست که همه انتظاراتش به یکباره برآورده شده است. بخشی از مشکلات به این مربوط است که امریکاییها سعی دارند در ادامه راه از ایران امتیازات بیشتری بگیرند یا آن را وادار کنند تا در موضوعات غیر هستهای امتیازاتی را به آنها دهد و بخشی هم به دلیل وضعیت خاص نظام بینالمللی است که امریکاییها به اندازهای مجازات و تنبیهات سنگینی را برای بانکهای بزرگ اعمال کردهاند و در حال حاضر این ترس وجود دارد که دوباره این تحریمها بر آنها اعمال شود. بنابراین نمیتوان صرفاً با یک سخنرانی یا یک قرارداد میان امریکا و کشورها یا بانکهای اروپایی این نگرانی برطرف شود بلکه نیاز به زمان دارد که اراده امریکاییها نسبت به اجرای برجام محک بخورد تا به گونهای ترس بانک ها برطرف شود. قطعاً این مذاکرات بین مقامات ارشد ایران و امریکا میتواند آن ترس را کاهش دهد و این اعتماد را به وجود آورد که مذاکرات در یک مقطع زمانی تمام نشده و دو طرف اراده ادامه اجرای برجام را دارند.
یک بحثی که مخالفان مطرح میکنند، این است که نگاه دولت نسبت به امریکا خیلی خوشبینانه است و با همین نگاه کل دستاوردهای برجام را زیر سؤال میبرند. خب سؤالی که مطرح میشود، این است که اگر این مسیر طی نمیشد، چه جایگزینی برای آن وجود داشت؟
اگر نقاط ضعف برجام بیشتر از نقاط قوت آن بود و تهدیدهای امنیتی گستردهای را متوجه ایران مینمود، قطعاً جمهوری اسلامی و در رأس آن رهبر معظم انقلاب نه تنها اصرار بر ادامه پایبندی به برجام را نداشت بلکه تاکنون دستور نقض آن را صادر کرده بودند. اما برتری دستاوردهای مثبت نسبت به معایبش باعث شده تا اجرای آن با قوت پیش رود. همان طور که رهبر معظم انقلاب اخیراً فرمودند، برجام از طرف ایران نقض نمی شود. نکته دیگر آلترناتیو برجام است؛ اگر برجام نبود همین منتقدانی که نقدهای جدی بر آن دارند و برخی از این نقدها هم قابل قبول است، میپذیرند که وضعیت کشور حتماً بدتر از شرایط کنونی بود لذا مجموع مصلحتاندیشیها منتهی به دستیابی به برجام شد. یعنی نکات مثبت در درون متن و نگرانی نسبت به آینده، نظام جمهوری اسلامی را به این جمعبندی رساند اجرای برجام با همه نقاط ضعفی که دارد و رهبری هم به آن اشاره داشتند، باید همچنان ادامه یابد و امریکاییها باید به آن متعهد شوند. مسلم است که ما فعلاً از مرحله خوب یا بد بودن برجام گذشتهایم هرچند که مقامات ایران باید همواره در مقابل امریکاییها و اروپاییها موضع طلبکارانه خود را داشته باشند اما این صحبتها نباید در داخل مورد سوء استفاده قرار گیرد و چنین تلقی شود که برجام هیچ دستاوردی نداشته است که اگر نمیداشت، حتماً رهبر معظم انقلاب با ادامه این روند مخالفت میکردند. وقتی ایشان تأکید میکنند که ایران برجام را نقض نمیکند، به معنای آن است که حتماً دستاوردهایی هم داشته است ولی به اندازه قابل تصور هم نبوده است.
دولت هم در همین مسیر در حال حرکت است و گسترش روابط با اروپاییها را در اولویت قرار داده است و آنها هم استقبال کردهاند اما موانعی هم وجود دارد از جمله اینکه امریکاییها یا سهواً یا عمداً یا با برنامه یا بدون برنامه مسیری را طی میکنند که تقویت روابط ایران با شرکای اروپایی و حتی آسیایی کمی با مشکل روبهرو شود فکر میکنم گذر زمان میتواند برخی از مشکلات را حل کند و رابطه ایران و اروپا مانند گذشته شود.
اروپاییها در این روند اجرای برجام چه جایگاهی دارند؟ در بحبوحه مشکلات اجرای برجام، رایزنیهای فشردهای میان ایران و مقامات اروپایی شکل گرفته است چنانکه آقای ظریف دیروز بعد از دیداری که با جان کری داشت، مستقیماً به آلمان به عنوان یکی از مهمترین کشورهای اروپایی طرف قرارداد با کشورمان رفت و با آنها به گفتوگو نشست. این دیدارها چه تأثیری در حل و فصل مشکلاتی کنونی که جهت اصلی آن به امریکا باز میگردد، دارد؟
روابط ایران و اروپا بعد از انقلاب همیشه جریان داشته است که البته این روابط در مقطعی تحت تأثیر موضوع هستهای با افت روبهرو شد این در حالی است که رابطه با امریکا به طور کل قطع بوده است. اما وقتی بحث مذاکرات هستهای و دستیابی به برجام مطرح شد، ذهنیت اروپا از ایران تحت تأثیر پایبندی آن به تعهداتش در چارچوب برجام تغییر کرد و روابط طرفین مجدداً احیا شد. هم ایران بازار مصرفی جذابی برای اروپاییهاست و هم اروپا یک قدرت اقتصادی بزرگ است که میتواند بسیاری از نیازهای اقتصادی و تکنولوژیک ایران را برطرف کند. رابطه ایران و اروپا در حالی از ابعاد سیاسی و اقتصادی رونق گرفته است که انتظار میرود این رابطه از منظر اقتصادی برای روابط ایران و امریکا یک الگو باشد. مثلاً طی یکی دو روز گذشته عنوان شد که ایران با شرکت بویینگ برای خرید هواپیما از امریکا به توافق رسیده خب این توافق در پی مذاکراتی بود که ایران با ایرباس داشت و امریکاییها تشخیص دادند که میتوانند از این فرصت استفاده کنند.
دولت هم در همین مسیر در حال حرکت است و گسترش روابط با اروپاییها را در اولویت قرار داده است و آنها هم استقبال کردهاند اما موانعی هم وجود دارد از جمله اینکه امریکاییها یا سهواً یا عمداً یا با برنامه یا بدون برنامه مسیری را طی میکنند که تقویت روابط ایران با شرکای اروپایی و حتی آسیایی کمی با مشکل روبهرو شود فکر میکنم گذر زمان میتواند برخی از مشکلات را حل کند و رابطه ایران و اروپا مانند گذشته شود.
مواضع تندی که از سوی نامزد تندروی انتخابات ریاست جمهوری امریکا درباره برجام مطرح میشود، تا چه اندازه بر مسیری که در حال حاضر میان ایران و کشورهای طرف مقابل در اجرای برجام جریان دارد، تأثیرگذار است؟
چارچوب، اصول و تعهدات بنیادین برجام به گونهای است که هیچ کدام از نامزدهای انتخاباتی امریکا نمیتوانند آن را تغییر دهند. یک دلیل آن است که برجام یک توافق بینالمللی است و در صورت نقض امریکا با واکنشهای طرفهای غیر امریکایی مواجه میشود اما به نظر من دلیل مهمتر که باعث میشود رؤسای جمهوری آینده امریکا مجبور شوند که چارچوب برجام را رعایت کنند، این است که مابه ازای برجام دور شدن ایران از سلاح اتمی است. گرچه ایران بارها اعلام کرده قصد ساخت سلاح ندارد اما از منظر امریکاییها اگر برجام نباشد یعنی ایران سلاح اتمی دارد و هیچ کس در امریکا حاضر به پذیرش این ریسک نیست که برجام را نقض کند و این پیام را به ایران بدهد که میتواند به سمت سلاح هستهای برود. به نظر من فارغ از تمامی لفاظیهای مقامات امریکایی، حتی تندروترین جریانهای سیاسی امریکا، مدافع اجرای آن هستند زیرا برجام را راهکاری برای قرار گرفتن فعالیت های هسته ای ایران زیر نظر آزانس بین المللی اتمی می دانند. البته تندروهای امریکایی سعی میکنند دستاوردهای ایران را از مزایای برجام کاهش دهند و همزمان با طرح بحثهای دیگری مانند موشکی و حقوق بشر مانعتراشی کنند اما اینکه یک نفر در واشنگتن بیاید کل برجام را کنار بگذارد و به این ترتیب از دید خود به ایران امتیازاتی دهد که کلیه برنامههای هستهایاش را به روال سابق در پیش گیرد، چنین اتفاقی نخواهد افتاد.