عصر اعتبار- تقریباً نیمی از خانوارهای ایرانی مزد و حقوقبگیر هستند، ۱۱.۱درصد خانوارها تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند و ۳۹.۶درصد از خانوارها فاقد درآمد ثابت اعم از مزد، حقوق یا مستمری هستند که عمدتاً در دستهبندی مشاغل آزاد و بهندرت در دسته فاقد درآمد دستهبندی میشوند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از همشهری، اطلاعاتی که معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر مبنای پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان منتشر کرده، حاکی از این است که 87.2درصد از خانوارهای ایرانی یارانه نقدی میگیرند، 27درصد فقیر هستند، 28.2درصد با وجود قرارنگرفتن زیر خط فقر قادر به تأمین معیشت خود نیستند و در مقابل همه اینها، 12.8درصد خانوارها بهعنوان برخوردارترین خانوارهای ایرانی دستهبندی میشوند. نکته قابل تأمل این است که در این گزارش تعداد کل خانوارهای ایرانی 28میلیون و 554هزار و 443خانوار اعلام شده که خلاف واقعیت است و با اطلاعات رسمی مرکز آمار ایران هیچ تناسبی ندارد.
ممر درآمدی فقرا
بررسی وضعیت درآمدی خانوارهایی که یارانه جدید دولت سیزدهم را دریافت میکنند نشان میدهد: 31درصد این خانوارها در 3دهک فقیر جامعه قرار دارند که مشمول دریافت یارانه 400هزار تومانی بوده و بهشدت نیازمند حمایت اجتماعی هستند. از خانوارهای این 3 دهک، فقط 26.9درصد از آنها تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند و 55.1درصد آنها فاقد درآمد ثابت ناشی از اشتغال دارای بیمه یا مستمری هستند. البته 9.7درصد از خانوارهای این 3دهک در دستهبندی شاغلان و کارفرمایان تأمین اجتماعی قرار میگیرند و 6.6درصد آنها نیز بازنشسته تأمین اجتماعی هستند. نکته قابلتأمل اینکه در این دهک، برخلاف سایر دهکهای درآمدی فقط 1.6درصد خانوارها در دسته کارکنان و مستمریبگیران دولت قرار میگیرند. بهنظر میرسد پایینبودن این نسبت، ناشی از بالاتربودن حقوق و مستمری پرداختی دولت در مقایسه با مزد کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی است.
خانوارهای همسایه فقر
در دستهبندی وضعیت درآمدی خانوارهای یارانهبگیر، دهکهای 4 تا 6 بهعنوان دهکهای «زیر خط کفاف غیرفقیر» قرار میگیرند؛ یعنی خانوارهایی که نه درآمد آنها کفایت هزینههای زندگی و معیشتشان را میدهد و نه آنقدر فقیر هستند که زیر خط فقر دستهبندی شوند. طبق آمارها، 32.3درصد از خانوارهای یارانهبگیر کشور در این 3دهک قرار میگیرند و با وجود اینکه دچار فقر مطلق نیستند، برای گذران زندگی چشم به حمایتهای دولت دارند. 6.2درصد از خانوارهای این گروه تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند، 40.3درصد فاقد درآمد ثابت (فاقد بیمه و مستمری) هستند و 31.9درصد در دستهبندی شاغلان و کارفرمایان تأمین اجتماعی قرار میگیرند. همچنین 13.2درصد از خانوارهای این گروه بازنشسته تأمین اجتماعی بوده و 8.4درصد آنها جزو کارکنان یا مستمریبگیران دولت محسوب میشوند. در این گروه نیز سهم کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی بیش از سهم خانوارهای کارمند یا مستمریبگیر دولت است.
طبقه متوسط نحیف
طبقه متوسط در اقتصاد ایران بهشدت تحلیل رفته و بخش زیادی از خانوارهای این طبقه با سقوط به زیر خط کفاف، نیازمند حمایت دولت شدهاند. در آمارهای وزارت کار نیز فقط 3دهک 7 تا 9 در کنار دهک 10 درآمدی بالای خط کفاف قرار دارند و لااقل از منظر آمار از عهده خرج و هزینه زندگی خود برمیآیند. براساس آمارها 2.1درصد خانوارهای این گروه تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند، 27.7درصد فاقد درآمد ثابت بوده و 38.9درصد شاغل یا کارفرمای تأمین اجتماعی محسوب میشوند. همچنین 12.1درصد خانوارها بازنشسته تأمین اجتماعی محسوب میشود و 19.2درصد آنها در دسته کارکنان و مستمریبگیران دولت قرار میگیرند.
به گزارش همشهری، در این گروه که طبقه متوسط جامعه ایرانی محسوب میشوند، جمعیت وابستگان دولت بیشتر است، در حالی که در طبقات فقیر و زیرخط کفاف، عملاً سهم کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی چندبرابر کارکنان و مستمریبگیران دولت بود.
اقلیت برخوردار
از مجموع 10دهک یارانهبگیر در اقتصاد ایران، 6.6درصد خانوارها واجد شرایط دهک دهم درآمدی هستند و در طبقه خانوارهای برخوردار طبقهبندی شدهاند. یکی از نکات جالب آمارها این است که 1.1درصد از این خانوارها باوجود ثروتمندبودن، تحت پوشش نهادهای حمایتی هم قرار دارند. در این دهک، 17.7درصد از خانوارها فاقد درآمد ثابت هستند، 39.3درصد شاغل یا کارفرمای تأمین اجتماعی بوده و 11درصد بازنشسته تأمین اجتماعی و 11درصد کارکنان و مستمریبگیران دولت هستند.
مالیات بر ارزشافزوده را بالا ببرید
گزارشی که معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر مبنای پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان با عنوان «منابع سیاستهای حمایتی با تأکید بر مالیات بر درآمد شخصی (PIT)» منتشر کرده، بر اصلاح نظام توزیع یارانه و برقراری رفاه در کشور متمرکز شده و محور اصلی آن تأمین منابع سیاستهای رفاهی از محل دریافت مالیات است. در این گزارش با نگاهی به کشورهای دیگر، افزایش مالیات ارزشافزوده از 9درصد فعلی به 15 تا 20درصد و توسعه چتر مالیات بر مجموع درآمد شخصی بهعنوان یک سیاست مالی، بازتوزیعی و رفاهی پیشنهاد شده است.
در این گزارش با تأکید بر اشراف پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان بر خانوارهای برخوردار (دهک دهم)، این خانوارها بهعنوان اولویت اول دریافت مالیات بر مجموع درآمد و خانوارهای دهکهای 7 تا 9 بهعنوان اولویت دوم ارائه اظهارنامه مالیاتی و پرداخت مالیات علیالحساب بر مجموع درآمدی معرفی شدهاند. نکته قابل تأمل در این گزارش معاونت رفاه اجتماعی وزارت کار این است که در این گزارش تعداد کل خانوارهای ایرانی 28میلیون و 554هزار و 443خانوار اعلام شده که خلاف واقعیت است و هیچ تناسبی با اطلاعات رسمی مرکز آمار ایران و بُعد خانوار 3.3نفره کشور ندارد. قبول تعداد خانوارهای اعلامشده در گزارش وزارت کار به این معناست که یا بُعد خانوار به 3نفر کاهش پیدا کرده یا جمعیت ایران از 94میلیون نفر گذشته است که البته هیچکدام درست نیست.