عصر بازار

کارشناس بازارهای مالی اسلامی:

ضرورت تدوین سند راهبردی روابط بین‌الملل برای نهادهای مالی کشور

عصر اعتبار- امیر عباس زینت‌بخش محقق و پژوهشگر بازارهای مالی اسلامی در مالزی، اهمیت دیپلماسی فعال مالی بین‌المللی در بازار سرمایه ایران و چالش‌های پیش رو را در گفت‌و‌گویی بررسی کرده است.

ضرورت تدوین سند راهبردی روابط بین‌الملل برای نهادهای مالی کشور
نسخه قابل چاپ
يکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۴:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری«عصر اعتبار»، لزوم شکل گیری بازار مالی در ایران و باز شدن دروازه های تجارت به روی دنیا تدوین سند راهبردی برای روابط بین الملل نهادهای مهم مالی کشور را  ضروری می سازد. این در حالی است که بازار مالی ایران هنوز به لحاظ اندازه و ابعاد قابل قیاس با بازارهای بین المللی نیست.

    در این رابطه در گفتگویی با امیر عباس زینت‌بخش، محقق و پژوهشگر بازارهای مالی اسلامی اهمیت دیپلماسی فعال مالی بین‌المللی در بازار سرمایه ایران و چالش‌های پیش رو بررسی شده است.

    این گفتگو به یکی ازخلاء های موجود در بازار مالی به خوبی اشاره و راهکاری برای هموار کردن مسیر دستیابی به بازار مالی بین المللی ارایه داده است.

    فارس؛ آقای زینت بخش از فرصتی که فراهم کردید سپاسگزارم؛ در نخستین پرسش بفرمایید مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی روابط بین‌الملل نهادهای مهم مالی ایران در آستانه استقبال از بازارهای مالی بین‌المللی چیست؟

    امروزه اقتصادهای جهان به شکل پیچیده‌ای به هم‌تنیده و در حال تعامل با یکدیگر است. جدایی و محدود ‌شدن سازمان‌ها و نهادهای مالی و اقتصادی یک کشور در اثر تحریم و سوء مدیریت‌های پس از آن، گذشته از ضررهای اقتصادی قطعی نظیر بالا رفتن هزینه تراکنش‌های مالی و نیز ایجاد شبکه‌های واسطه و فساد مالی، باعث بی‌خبری و عقب ماندن از نوآوری‌های مالی و دور شدن از عرصه‌ها و مجامع مالی بین‌المللی می‌شود.

    به طور کلی روابط بین‌الملل یک نهاد مهم و تاثیرگذار، دارای نقش حیاتی است. روابط بین‌الملل یک نهاد مالی دولتی و یا خصوصی، در صورت توجه لازم و نگاه جدی مسئولان مربوطه، می‌تواند نقش کلیدی و سازنده‌ای در گرم نگاه داشتن روابط، به روز نگه داشتن آن نهاد نسبت به آخرین تحولات، رویدادها، نوآوری‌ها، گزارش‌ها و بسترسازی برای بهره‌گیری از فرصت‌های اقتصادی ایفا نماید. از طرف دیگر، هم نهادها و هم بازارهای جهانی می‌توانند نسبت به آخرین تحولات و برنامه‌های توسعه‌ای و یا سرمایه‌گذاری آن نهاد، سازمان و بنگاه اقتصادی به موقع و با روش‌های درست مطلع و به روز رسانی شوند. در نهایت از اینکه هدف و دغدغه اصلی بدست آوردن سهم و سود و رونق اقتصادی است، یک روابط بین‌الملل کارا می‌تواند بسترسازی این مهم را ایجاد نماید.

    نگاه سنتی نسبت به نقش، جایگاه، وظایف و نیروهای مسئول روابط بین‌الملل در نهادهای مهم مالی کشور و انتظار و تاکید بر انجام امور سنتی و روزمره از قبیل ترجمه و یا امور تشریفاتی باعث می‌شود که این بخش از این نهادها در عمل نتوانند آنچه را که باید انجام دهند.

    در اینجا خوب است به این نکته اشاره کنیم که عدم حضور نیروهای متخصص را می توان چالش مهمی در روابط بین الملل این نهادها به شمار آورد.

    روابط بین‌الملل یک نهاد مالی نیاز به حضور نیروهای باتجربه، متخصص و آشنا به مسائل مالی و بازارهای بین‌المللی نیز دارد. این در حالی است که به دلیل ضعف ساختاری در سیستم آموزش زبان‌های خارجه در بنگاه‌های اقتصادی به طور عمومی و سازمان‌های مالی به شکل خاص، تنها افرادی که زبان خارجی می‌دانند بدون داشتن پیش‌زمینه مالی و تجربه کار در نهادهای مالی بین المللی متصدی این امر مهم می شوند.

    فارس،  به نظر شما ریشه این معضل در نهادهای اقتصادی و مالی ایران چیست؟

    می‌توان یکی از دلایل پایین آمدن جایگاه و موقعیت روابط بین‌الملل نهادهای مهم مالی ایران را نتیجه این ذهنیت مدیران دانست که به دلیل وجود تحریم‌ها، فعالیت‌ها و تلاش‌های این بخش ، کم و یا حتی بی‌اثر است (به عبارت دیگر نقش انفعالی دارند) که یکی از نتایج این طرز فکر را می‌توان در قراردادن این بخش حیاتی تحت روابط عمومی و تلفیق این دو بخش با یکدیگر مشاهده کرد.

    هنر یک نهاد و یا سازمان مهم مالی کشور و همه بنگاه‌های مالی که در صدد کسب سهم بیشتر در عرصه رقابت داخلی و بین‌المللی می‌باشند، در خارج کردن بخش‌های بین‌الملل از وضعیت انفعال (passive) به وضعیت فعال (active) می‌باشد.

    اهمیت حضور افراد متخصص و مسلط به زبان‌های خارجه در این جایگاه کلیدی و ارتباطی پر واضح است. افرادی که دانش مالی و تجریه حضور در بازارهای بین‌المللی را دارند مسلما در مذاکرات با هیات‌های خارجی نه تنها خواسته‌های سازمان و یا نهاد مربوطه را به صورت حرفه‌ای برجسته کرده و به طرف مقابل تفهیم و حتی تحمیل می‌کنند بلکه با خلاقیت ترکیبی (synthetic) به شناسایی و کشف فرصت‌ها و پتانسیل‌های طرف مقابل برای بهره‌مندی هر چه بیشتر نهاد خود می‌پردازند. در اینجا هم بحث فعال بودن به جای منفعل بودن مطرح می‌باشد. به یاد داشته باشیم که تیم‌های تخصصی بین‌الملل وظیفه رهبری فکری و راهبردی یک نهاد را در بازارهای بین‌المللی به عهده دارند.

    فارس؛ بنابراین شما تلفیق روابط عمومی و بین الملل را یک چالش جدی پیش روی این بخش مهم یک نهاد در تعامل با بازارهای بین المللی می‌دانید.

    بله، بر حسب اتفاق به جهت اینکه همکاری کوتاه مدتی با سازمان بورس در بخش روابط بین‌الملل مدیریت روابط عمومی و امور بین‌الملل داشته ام، در بدو همکاری متوجه همین موضوع شدیم و  بنا شد که با یک پایه‌گذاری علمی و مبتنی بر واقعیات در قالب تدوین پیش‌نویس سند راهبردی روابط بین‌الملل بستر جداسازی روابط بین‌الملل از روابط عمومی را فراهم نماییم.

    به نظر می‌رسد برای آغاز یک دیپلماسی فعال مالی بین‌المللی، به عنوان قدم اول و زیربنایی لازم باشد که همانند بازارهای توسعه یافته سازمان یا نهاد مربوطه دست به تغییرات ساختاری زده به نحوی که نه تنها روابط بین‌الملل از روابط عمومی جدا شود بلکه تا حد معاونت ریاست ارتقاء یافته و دارای تشکیلات و چارت سازمانی مستقل شود در عین حال  بودجه و فضای مستقل و در شأن ماموریت بزرگ آن لحاظ شود که البته در آن برنامه با این موارد به طور مشخص اشاره گردیده است.

    جدا شدن و استقلال روابط بین الملل یک بحث است و موضوع مهم‌تر داشتن برنامه راهبردی مشخص و دقیق بحث مهم‌تر و مقدم بر آن است. به این منظور هر کدام از نهادهای مالی کشور که به دنبال نقش‌آفرینی در عرصه اقتصادی داخلی و توسعه روابط با هم‌نهادهای بین‌المللی خود می‌باشند، خصوصاً در شرایط پیش رو که اقتصاد کشور به سوی تعامل با بازارهای جهانی در حال حرکت است، بهتر است با تدوین چنین سند و یا نقشه راه و یا master plan و یا blueprint مسیر راه خود در ارتباطات بین‌المللی را مشخص کنند.

    مهم‌ترین فاکتور در نگارش و تدوین نقشه راه این است که عملیاتی و قابل اجرا بوده و باید برآمده از تجربه و ملموس باشد که در تدوین پیش‌نویس سند مورد نظر سعی کردیم این نکات رعایت شود. موضوع مهم‌تر تعهد نسبت به پایبندی به لوازم و اجرای چنین برنامه‌هایی توسط نهاد متولی است وگرنه صرف داشتن برنامه راهبردی تعیین‌کننده و ضامن موفقیت نمی‌باشد.

    فارس؛ با توجه به اینکه شما مسئول تدوین این سند بوده‌اید چه مواردی را برای دیگر نهادهای مالی به منظور تدوین چنین سندی ضروری می‌دانید؟

    به نظر بنده برای همه نهادها و بنگاه‌های مالی از بانک مرکزی و سازمان بورس گرفته تا بانک‌ها و کارگزاری‌ها داشتن چنین برنامه‌ای ضروری است. با دوباره‌نویسی دقیق "چشم‌انداز" ، "مأموریت" و "ارزش‌ها"ی ویژه روابط بین‌الملل یک نهاد می‌‌توان شاخصی از پایبندی آن نهاد برای جدی بودن در روابط بین‌الملل را ارائه کرد.

    یک روش ساده برای تدوین این سند استفاده از روش SWOT (روش تدوین برنامه راهبردی با در نظر گرفتن نقاط ضعف و قوت، تهدید و فرصت) می‌باشد که با توجه به "قوت‌ها" و "ضعف‌ها"ی سازمانی (عوامل داخلی)  و "تهدیدها" و "فرصت‌ها"ی پیش روی سازمان خود در ارتباط با عرصه بین‌المللی (عوامل خارجی)، می‌توانند با ماتریس موارد تحت این چهار فاکتور به ترسیم "برنامه‌های عملیاتی" و پس از آن تدوین "استراتژی‌ها یا برنامه‌های راهبردی" مربوطه بپردازند. به عنوان مثال، در پیش‌نویس سند راهبردی سازمان بورس به بیش از 70 برنامه عملیاتی از آموزش زبان برای مدیران و کارشناسان گرفته تا عضویت و داشتن نیرو در نهادهای مهم بین‌المللی نظیر AAOIFI ، IFSB،IOSCO ، تاسیس موسسات رتبه‌بندی (با مدل مقایسه‌ای و بومی)، منطقه و یا مناطق آزاد مالی (با مدل مقایسه‌ای و بومی)، کارگروه‌های فنی میان سازمانی و غیره و 4 استراتژی که از دل این برنامه‌های عملیاتی در می آید رسیدیم.

    نکته مهم اینست که در هر نهاد و یا سازمان مالی و به طور کلی اقتصادی می‌توان برنامه‌های عملیاتی متعددی را روی کاغذ آورد و خیلی از برنامه‌ها ممکن است چندین سال مدنظر بوده باشد اما سازماندهی و قرار دادن این برنامه‌ها در مسیر راهبرد اصلی و بر آمده بودن از انطباق نقاط قوت و ضعف‌های یک نهاد با تهدیدها و فرصت‌های پیش‌روی یک نهاد مالی و حذف و نادیده گرفتن خیلی از ایده‌ها و برنامه‌های ناهمخوان با ظرفیت و ماهیت کار یک نهاد مالی یک اقدام مهم است که تنها وقتی به طور جدی اقدام به تهیه و نوشتن سند راهبردی می‌کنیم، می‌توانیم به تک تک آنها بپردازیم. مطلب دیگر اینست که اگر نقاط قوت و ضعف و تهدید و فرصت به درستی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند با انطباق آنها با یکدیگر می‌توان به برنامه‌های عملیاتی نوین و متجددانه‌ای رسید که گاهی برای اولین بار مطرح می‌گردند و به نهاد مربوطه این امکان را می‌دهد که از پتانسیل‌های خود بهره‌وری هرچه بیشتر داشته باشد.

    یک سند راهبردی ساده شامل چشم‌انداز، ماموریت، ارزش‌ها، استراتژی‌ها و برنامه‌های عملیاتی چیزی نیست که تلاش کنیم آنرا مخفی نگه داریم بلکه باید پس از تدوین، بررسی و تصویب آنرا در اختیار عموم به زبان‌های مختلف قرار داد؛ خصوصا در شرایط پیش‌رو که طرف های خارجی برای گزینش شریک داخلی باید بدانند که برنامه و دور نمای روابط خارجی آن مجموعه و یا نهاد مالی چیست.

    نکته مهم دیگر این است که روابط بین‌الملل دارای نقش تشریفاتی و تنها به داشتن یک جای مشخص در چارت سازمانی تا حد معاونت ریاست محدود نمی‌شود بلکه از این به بعد یعنی با داشتن یک برنامه دقیق راهبردی بازوی آن نهاد و یا سازمان در جذب سرمایه‌گذاری خارجی است که در سند مذکور در بخش چشم‌انداز به شکل مشخص این موضوع برجسته شد. بنابراین روابط بین‌الملل تبدیل به یک عامل اجرا و تاثیر گذار می‌گردد.

    فارس؛ شرکت‌های ایرانی علاقه بسیاری برای حضور در بازارهای بین‌المللی دارند اما اغلب با سردرگمی و یا تحمل هزینه‌ای هنگفت و بدون هدف مواجه می شوند .

    بله، طی دوره‌ای که در ایران بودم و نیز هم اکنون که در ایران حضور ندارم به شرکت‌ها و موسسات مالی متعددی برخورد کرده‌ام که ابراز علاقه نسبت به حضور در بازارهای بین‌المللی برای جذب سرمایه می‌کردند. از هر کدام که سوال می‌کنیم آیا برنامه مدون و دارای ضمانت اجرا دارید و آیا این علاقمندی به صورت سیستمی و تعریف شده در نهاد و یا بنگاه مالی مربوطه می‌باشد، پاسخ منفی است.

    باید از حرکت‌های جزیره‌ای، جسته گریخته، هیجانی، موقتی و بدون برنامه به شدت پرهیز کرد. شرکت‌های ایرانی در بازاری مانند مالزی که بنده آمار آنرا دارم از جمله شرکت‌هایی هستند که بالاترین آمار تعطیلی و ورشکستگی را در این بازار دارند. دلیل اصلی آن اینست که کار از اساس مشکل دارد و هدف تنها داشتن یک دفتر و پرستیژ حضور در خارج از کشور بوده و هست. اگر برنامه‌ی از پیش تعیین‌شده و هدفداری در کار باشد و همه مدیران و کارکنان خود را موظف به حرکت در قالب آن بدانند دیگر برای یک سفر خارجی، دیدار و یا سخنرانی در روز قبل و یا همان روز حضور در بازار خارجی برنامه‌ریزی نمی‌شود.

    با نگاهی به شرکت گوگل می‌بینیم در برنامه راهبردی آن برای 300 سال آینده برای حاکمیت مطلق بر جهان اطلاعات برنامه‌ریزی شده است. آیا با طرز فکر حاکم بر نهادهای مالی خود که افق کوتاه‌مدت یکساله و یا چند ساله خود را نمی‌توانند ترسیم کنند می‌توانیم در عرصه رقابت جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم آن هم در بازاری که تنها یک موسسه مالی آن به اندازه 30 برابر بازار سرمایه ما دارایی دارد و با یک حرکت ساده می‌تواند این بازار را در رقابت ویران کند؟ آیا همه تقصیر را باید گردن نهادهای ناظر و انتظامی انداخته و منتظر ورود آنها به عملیات باشیم تا ما هم اقدام کنیم؟ جدیت نهادهای ناظر و انتظامی در فراهم کردن بستر ورود سرمایه به بازار خیلی مهم است و مهم‌تر از آن فعال بودن نهادهای مالی برای نقش آفرینی می‌باشد که نهایتا بازیگران اصلی این عرصه مهم خواهند بود.

    جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصر اعتبار  ( https://telegram.me/asretebar ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.

    برچسب ها
    پورسعید خلیلی